جزیره کیش با وجود طبیعت
بکر و صدای امواج دریا و آواز پرندگان، منبع الهام خوبی است برای هنرمندی که در پی
خلق یک اثر تأثیرگذار و هنری است. اثری که زبان بدن آن هنرمند است و از درون او
سخن می گوید و می تواند مخاطب را با خود هم سو کند تا به عمق و درک بیشتری از
مضامین عرفانی و رویایی برسد. من با انتخاب سبک سورئالیسم, سعی کرده ام برای مخاطبانم
از روحیات و درونیاتم صحبت کنم و آن ها را با جهانی فراتر از واقعیت آشنا کنم.
استفاده از رنگ های آبی و بنفش در آثار من بازگو کننده مضامین عمیق عرفانی است که
نماد آگاهی و آرامش ذهنی است. من با هنر راه « شناخت خود، آرامش درونی و رسیدن به
آگاهی » انتخاب کرده ام. نوعی سلوک شخصی و معنوی برای من با خلق آثارم شکل می
گیرد.
به گزارش اقتصاد کیش؛ در دنیایی که رنگها و خطوط هر یک زبانی برای بیان
احساسات پنهان انسان هستند، هنرمندانی وجود دارند که با نگاه و تخیل خود جهان پیرامون
را بازآفرینی میکنند. هنرمند برای به تصویر کشیدن هویت درونی یک شی دست به قلم می
برد. در این راه سعی می کند اعتماد به نفس خود را افزایش دهد. در واقع هنر یک
هنرمند شناسنامه ای است برای شناخت درونش . شناسنامه ای که با همه وجود و با عشق
آن را به وجود آورده است. مریم حیدری، از جمله هنرمندانی است که نقاشی و مجسمهسازی
را نه تنها بهعنوان حرفه، بلکه بهعنوان مسیری برای شناخت درون و کشف لایههای پنهان
ذهن برگزیده است. او با ترکیب مفاهیم فلسفی، عرفانی و اشعار مولانا در آثار خود، جهانی
میان واقعیت و رویا میسازد؛ جهانی که در آن تخیل، معنا و احساس بهزیبایی در هم تنیدهاند. حیدری دانش
آموخته دانشگاه تهران است، از کودکی نقاشی را شروع کرده و از سال 1378 با ورود به
هنرستان مهروطن به صورت جدی وارد دنیای هنر شد. نزد اساتید بزرگی دوران هنرآموزی
را طی کرده و برای ارائه هنرش در بسیاری پروژه های زیباسازی شهر تهران همکاری
داشته است. وی موفق شد تا عنوان طراح و نقاش عنوان منتخب کشور در حوزه
زیباسازی شهری به دست آورد. این نقاش و مجسمه ساز با حضور در مسابقات و جشنواره
های مختلفی در سطح استان و کشور موفق به کسب مقام های اول و دوم شده است. کسب
مقام نخست در جشنواره های اسوه حسنی، جهاد دانشگاهی تهران، محتشم و عنوان نخست در مسابقات کشوری پرسش مهر ، پردیس ها و
دانشکده های هنری ، آبرنگ خادمان هنر، شهرداری تهران را از آن خود کرد و در دو
مسابقه طراحی که مجموعه فرهنگی هنری تهران برگزار کرد در جایگاه اول و دوم حضور
داشت. گفت و گوی ما با این هنرمند را در ادامه می خوانید:
. لطفاً
خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از چه زمانی وارد دنیای هنر شدید.
من مریم حیدری، متولد سال
۱۳۶۵ هستم. کارشناسی نقاشی و کارشناسی
ارشد ارتباط تصویری را از دانشگاه تهران دریافت کردهام و بیش از ۱۵ سال سابقه تدریس در رشتههای نقاشی و
گرافیک در هنرستانهای تهران و جزیره کیش دارم. در حال حاضر دبیر آموزش و پرورش و مدرس
دانشگاه هستم.
از دوران کودکی، یعنی حدود
دهسالگی، نقاشی با رنگروغن را آغاز کردم و از سال ۱۳۷۸ بهصورت جدی وارد هنرستان مهروطن تهران
در رشته هنرهای تجسمی (نقاشی) شدم. افتخار شاگردی استادانی چون تاها بهبهانی، ایران
درودی، فریدون مردانی، فکوری، چلیپا، الهه مقدمی، محمود فرجی، افشارمهاجر و علی عبدی
را داشتهام.
در کنار فعالیتهای آموزشی،
در پروژههای زیباسازی شهری تهران نیز همکاری داشته و بهعنوان طراح و نقاش منتخب کشوری
در حوزه زیباسازی شهری شناخته شدهام. آثارم در "کتاب سال بابان" نیز به
چاپ رسیده است.
. بهجز
نقاشی در چه زمینههای هنری دیگری فعالیت دارید؟
در زمینههای مجسمهسازی،
پتینه، کاشیکاری و مرمت آثار باستانی نیز فعالیت داشتهام و این مهارتها را در پروژههای
مختلف شهری و هنری به کار گرفتهام.
. درباره
پروژههایی که در آنها شرکت داشتهاید برایمان بگویید.
در سالهایی که قلم مو
را برای بیان احساساتم به دستم گرفتم در پروژه های مختلفی شرکت کردم مثلا : درمیدان
آزادی زیرگذری است که کاشی کاری آن را با ذوق و سلیقه انجام داده ام. در سطح شهر
نقاشی هایی دیده می شود که باعث طراوت و القای مفاهیم عمیقی به شهروندان است با
عشق فراوان نقاشی های بر روی دیوارهای میدان اختیاریه، میدان مینا و بلوار شهرزاد
تهران که مکانی پر تردد است و روزها حجم بسیاری از شهروندان از کوچک و بزرگ از این
مناطق عبور کرده و برای لحظه ای با دیدن نقاشی ها ذهنشان از خستگی روزمره رها می
شود را انجام داده ام. در مهم ترین دانشگاه های تهران مثل دانشگاه مفتح و دانشگاه
آزاد برای زیباسازی محوطه، کاشیکاری های زیبایی را بر دیوارهای آنجا حک کرده ام.
در خیابان مولوی تهران نقاشی دیواری داشته ام. در خیابان خلج آباد کرج کاشی کاری
های زیبایی انجام داده ام. در طراحی و زیباسازی محوطه هنری نور تهران ایده و کار
من است.
. از نمایشگاهها
و ورکشاپهایی که برگزار کردهاید بگویید.
در طول فعالیت حرفهایام،
نمایشگاههای متعددی بهصورت انفرادی و گروهی در داخل و خارج از کشور برگزار کردهام؛
از جمله در پاریس و استانبول، خانه هنرمندان ایران، فرهنگسرای نیاوران، برج میلاد،
فرهنگسرای پارک ملت، جهاد دانشگاهی، نگارخانه اصفهان، فرهنگسرای تبریز، اسلامشهر، دانشگاه
تهران شمال و گالری همای تهران.همچنین ورکشاپهای تخصصی در شهرهای اصفهان، تبریز، کیش، اسلامشهر و دانشگاه
مفتح برگزار کردهام.
از نخستین تجربه ای که
در دنیای هنر کسب کردید برای ما صحبت کنید و در مسیر هنری منبع الهام بخش شما چه
بوده است؟
نخستین آثارم طرحهای انتزاعی
با رنگروغن روی بوم بودند. مضامین عرفانی و رؤیایی، که از عمق و معنای ژرفی
برخوردار هستند همیشه الهامبخش گرفته ام و
همین مضامین عرفانی مسیر هنریام را در جهت کشف درون و ارتباط با جهان معنا شکل داده
است.
. برای ورود به دنیای هنر
به صورت آکادمیک آموزش دیده اید یا خودتان بدون آموزش این هنر را دنبال کرده اید؟
من از کودکی به هنر
علاقه داشتم اما شروع مسیرم به صورت جدی در دنیای هنر با آموزش حرفه ای شکل صورت
گرفته است. دوسال در هنرستان، بعد از آن در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد ارتباط
تصویری به تحصیل پرداختم و چهار سال هم در کلاس های هنری دانشگاه تهران شرکت کردم و
سعی کردم به دانش هنری خود اضافه کنم.
. آیا
در دنیای هنر به سبک خاصی علاقه مند بوده و آن را دنبال می کنید چرا؟
سبک مورد علاقهام سورئال
(فراواقعگرایی) است، این سبک را دوست دارم زیرا احساس می کنم با روحیات و دغدغه
های ذهنی من بسیار هم خوانی دارد. من با دنبال کردن این سبک ناخودآگاه تخیل را به
بیشترین میزان به کار می گیرم و می توان جهانی فراتر از منطق و واقعیت عینی خلق
کنم.
. خلق یک اثر هنری چگونه
برای شما آغاز میشود؟
همه چیز برای خلق یک اثر از یک « سؤال یا تردید ذهنی » شروع
میشود. پس از آن به سراغ اشعار مولانا می رویم تا آن سوال و تردید ذهنی را با آن
اشعار تطبیق داده و به درک عمیق تری از موضوع برسم بعد مشغول زدن اتودهای اولیه می
شود و در نهایت، ایده ذهنی من که عمیق تر شده و درک درستی از آن دارم متولد می شود
و آن را بر روی بوم جان می دهم.
در آثار هنری تان بیشتر
از احساسات استفاده می کنید یا از فکر و مفهوم بهره می بردید؟
من در خلق آثار هنری ام
از احساس و فکر با هم و در کنار هم
استفاده می کنم. مفهوم و تفکر بنیان اثر را میسازد، اما رنگ و احساس، روح آن
هستند. من تلاش میکنم در وجودم لایههای عمیق ناخودآگاهم را جستوجو کنم و واقعیتی
ورای منطق روزمره را به تصویر بکشم.
کدام رنگ
بیشترین حضور را در نقاشیهایتان دارد؟
تنالیتههای بنفش و آبی بیشترین
حضور را دارند، زیرا با حالوهوای عرفانی آثارم همخوانی دارند و به نوعی نماد آگاهی
و آرامش ذهنی هستند.
از کدام
هنرمندان الهام میگیرید؟
من
همیشه در خلق آثار هنری ام از استادان عزیزم « تاها بهبهانی » و زنده یاد « ایران
درودی » الهام گرفته ام. بیشتر اوقات سعی می کنم از آثار نقاش بزرگ« سالوادور دالی
» که در سبک سورئالیست، حرفی برای گفتن دارد الهام گرفته و از آن استفاده کنم.
. طبیعت و فرهنگ موجود در
جزیره کیش توانسته ردپایی از خود در آثار شما داشته باشد و الهام بخش آثارتان بوده
است؟
بله، بی شک این گونه
بوده است. مگر می شود در کیش زندگی کنی و از طبیعت آن برای خلق آثار به یاد ماندنی
استفاده نکنی. جزیره کیش با طبیعت خاص و فرهنگ بومی خود تأثیر زیادی بر آثارم داشته
است. اعتقاد من این است که هر اثر نقاشی باید ریشه در فرهنگ و زیستجهان هنرمند داشته
باشد.
. نقاشی
برای شما چگونه تعریف می شود ؟
نقاشی برای من راهی برای
« شناخت خود، آرامش درونی و رسیدن به آگاهی » است. نوعی سلوک شخصی و معنوی.
آیا میان
زندگی شخصی و آثار شما ارتباطی وجود دارد؟
بله، کاملاً. هر اثر بازتاب
بخشی از درون من از دوره های خاصی است که
زندگی مرا تشکیل داده است. نقاشی برای من زبان بیان ناخودآگاه است، پلی میان احساس،
ذهن و واقعیت.
. از احساستان زمانی که
مقابل بوم قرار می گیرد تا اثری بدیع خلق کنید برایمان
بگویید؟
من همیشه پیش از اینکه
یک اثری را آغاز کنم ابتدا به درون خودم مراجعه می کنم، به عمق وجودم رفته تا
زمانی که به آرامش و آن چه در جست و جویش بوده ام برسم. برای من خلق کردن یک اثر
هنری در واقع نوعی « تجربه مقدس » است. خلق اثر هنری برای من فرصتی است که می
توانم به بیان عمیق ترین احساسات و ترس ها و شادی بپردازم و از مخاطب خودم دعوت
کنم برای سفری درونی در دل اثری که قرار است خلق شود.
. در آثارتان چه مقدار
الهام نقش داشته و چقدر از آن ها برنامه ریزی شده خلق شده اند؟
ایده و تحقیق و اتود زدن
بخش برنامهریزی است، اما در حین خلق اثر، اتفاقهای ناخودآگاه و الهامهای لحظهای
هم نقشی تعیینکننده دارند. هنر جایی است که مرز میان نظم و رهایی در هم میشکند.
. در زندگی
روزمره چه چیزهایی الهامبخش شما هستند؟
صداهای سادهی زندگی
همیشه برای من الهام بخش بوده اند. صداهایی مثل : موج دریا، آواز پرندگان، خندهی کودکان،
همیشه ایده های نابی به من داده است. در حین سفر و مواقعی که سکوت را انتخاب می
کنم هم ایده های نابی به ذهنم رسیده است. باور
دارم هنر نوعی همکاری میان انسان و خداوند است.
زندگی در جزیره کیش در
انتخاب رنگ ها و نوع آثار شما تأثیرگذار بوده است؟
قطعاً. محیط زندگی بر هر
هنرمند تأثیر مستقیم دارد. در آثار من نیز نشانههای بصری و رنگی از زیباییهای طبیعی
جزیره کیش دیده میشود.
. خانواده
و اطرافیان چه نگاهی به فعالیت هنری شما دارند؟
خانوادهام از ابتدا مشوق
من بودند و حمایت آنها یکی از عوامل اصلی پایداری و رشد من در مسیر هنر بوده است.
وضعیت
امروز نقاشی در ایران و بهویژه در مناطق جنوبی را چگونه ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه در جزیره کیش پیشرفتهای
چشمگیری داشتهایم. با تلاشهای انجامشده و مساعدت هایی که صورت گرفت برای نخستینبار
رشته نقاشی در « هنرستان پردیس علم کیش» راهاندازی شد. در ادامه با همکاری « دانشگاه آزاد اسلامی واحد بینالملل
کیش» رشته کارشناسی نقاشی نیز دایر شد تا هنرجویان بتوانند بدون نیاز به مهاجرت، تحصیلات
خود را ادامه دهند.
۲۲. و در پایان سخنی ......
هنر برای من راهی برای آگاهی،
رستگاری و تعالی روح است. هنر میتواند فراتر از زیباییشناسی سنتی عمل کند و به ابزاری
برای کشف، درک و حتی تغییر جهان تبدیل شود.