مدیران اشتباهی    

مردم سريال مرد هزار چهره مهران مديري را بخوبي بياد دارند. سريالي طنز كه بسياري از ناگفته هاي مسايل روز  اجتماعي ما را بخوبي بيان ميكرد و پرده از رازهای  پنهان بسياري از مسايل و مشكلات اجتماعي ما را بر ميداشت. ناگفته هايي كه در واقع بعلت ملموس بودن آنها  براي مردم و تطبيق داشتن با مسايل امروزي جامعه بخوبی بر دل مي نشست و مورد اقبال عمومي قرار گرفت.

از يكي از جذابترين بخش هاي اين سريال مي توان به قسمتي اشاره كرد كه مرد هزار چهره در حال محاكمه است وپس از اشاره به همه نقش هايي كه در مسئوليت ها بازي مي كند اقرار مي كند به اينكه اصولاً  اشتباهي بوده و اشتباهی آمده است... !

موضوعي كه شايد به نوعي بتوان آن را درد امروز جامعه ما در بسیاری از حوزه ها عنوان كرد. كساني كه  بهر دلیل و شکلی به اشتباه بر صندلي مسئوليت ها تكيه زده اند، فرصت ها را مي سوزانند ، بعلت ناآگاهی و عدم آشنایی و تسلط بر امور حوزه مربوطه امر و نهی ها و دستورات من در آوردی می دهند !و تصميمات نابخردانه و ناآگاهانه شان صدمات و لطمات بسيار زيادي به حوزه مربوطه و جامعه مي زند. بايد گفت متأسفانه از اين نمونه ها امروز در کشور كم نداريم و  بسیاری از مشکلات و معضلات موجود در کشور نیر ناشی از همین موضوع است و متاسفانه  امروزه جزيره كيش نيز از این موضوع  بي بهره نيست! چه بسا كساني كه بهر دليل به اشتباه بر صندلي مسئوليت ها تکيه زده اند، نه بلدند و نه مي خواهند ونه انگیزه ای دارند  و نه حتي اگر بخواهند بلد نيستند و توانايي اين را ندارند کاري انجام دهند. فقط فرصت سوزي ميشود و فرصت ها و ظرفيت هاي كار و خدمت و توسعه و پیشرفت را مي سوزانند و در واقع در حال نقش بازي كردن در پست هايي هستند كه اصولاً آن کار را بلد نیستند ! و فقط نقش آن را بازی می کنند.

اينگونه افراد متأسفانه  به تنها چيزي كه فكر مي كنند تلاش برای این است که ٢ روز بيشتر در پست خود بمانند و در این راه از هر ابزار و شیوه ای هم استفاده می کنند. به تنها چيزي كه فكر نمي كنند اين است كه در دوره مسئوليت شان بتوانند منشأ اثر و خدمتي باشند. روش و شیوه کارشان نيز متناسب با روشي است كه آن  پست را بدست آورده اند و شیوه های  غير منطقي و غير عقلانی بکار می گیرند.

، شاید اين افراد بزرگترين هنري كه داشته باشند اين باشد كه آدم هاي فعال  آن حوزه را شناسايي كنند، آنها را دسته بندي و شقه شقه کنند، بین شان اختلاف بیاندازند ،هر چند وقت يك بار ،گروهي را به كار ميگيرند و گروهي را عقب ميرانند با آنها به گونه اي بازي كنند كه بتوانند خود را در رأس نگه دارند. اين شیوه تفرقه بيانداز ،حكومت كن شايد تنها چيزي است كه بلد  باشند و با این شيوه بتوانند  چند روزی بیشتر  خودشان را سرپا نگه دارند و چهار روز بيشتر بتوانند مديريت كنند و از مواهب آن  بهره مند گردند!

امروزه  متاسفانه این مسايل در جزیره كيش و در حوزه ورزش وجود دارد.

با احترام به همه زحمت کشان و دلسوزان در هیات های ورزشی ، در برخی هیئت ها نياز به بررسي است ارزيابي شود جدا از فعاليت هايي كه محصول انديشه و برنامه ريزي و زحمات نيروهاي داخلي كيش هست و هزينه اش را هم تمام و كمال ورزش كيش پرداخته است ، اینان چه دستاوردی  برای ورزش و هیئت مربوطه داشته اند ، چه طرح و برنامه ای را ارائه كرده اند كه تاكنون نبوده، چه پشتوانه مالي و سرمايه اي را بوجود آورده اند جز اینكه سرمايه و ثروت ورزش كيش را بيخود و بي جهت هزينه كرده اند ! با موقعيت هايي كه در اين مدت بدست آورده اند چه كار و برنامه اي را ارائه  داده اند كه از توان نيروهاي داخلي فراتر بوده و آنها قادر به انجام آن نبوده اند؟! الا اینکه بر گرده توانایی های نیروهای داخلی سوار شده اند و اهداف خود را با استفاده از صداقت و علاقمندی نیروهای داخلی  به پیش برده اند !  اگر از توان کاذب لابي گري و ارتباطات خود مي گويند چه استفاده اي از اين ابزار در جهت تأمين منافع جزیره داشته اند یا اینکه اين موضوع كاملاً برعكس بوده و بيشتر خود سود برده اند تا منفعت ايجاد کرده باشند.

ارزیابی و بازبینی این امر از ضروریات امروزه کیش است. انتظار میرود بررسی شود آنانکه امروزه پست های مدیریتی کیش را در دست دارند بیشتر از پست ها و موقعیت های کاری که در اختیار دارند در جهت تأمین منافع  کیش استفاده کرده اند یا برعکس این کیش بوده است که به آنها  بها و اهمیت داده و منتفع کرده است!

کیش امروزه  در همه حوزه ها به مدیرانی نیاز دارد که از «خود» بگذرند و چیزی برای «خود» نخواهند، به فکر منافع جزیره باشند و این امر میسر و محقق نخواهد شد مگر با  نگاه و بررسی و  شناسایی انگیزه های افراد  از گرفتن پست ها و حضور در کیش !

کیش امروزه برای رسیدن به اهداف متعالی خود به همت همه مدیران صادق ، پاکدست  و متخصص نیازمند است و قطعاً کسانی که با انگیزه ای جز این در کیش مسئولیت گرفته اند، در این مسیر راه به جایی نخواهند برد. تاریخ و گذشته کیش نشان میدهد مردم کیش بخوبی تفاوت مردان صادق و خدمتگزار خود و آنهایی که به قصد بهره برداری از ظرفیت ها ی کیش به نفع خود وارد مسئولیت های جزیره شده اند  را تشخیص خواهند داد. کیش امروزه در همه عرصه ها به مدیرانی نیاز دارد که بدون اندیشیدن صرف  به منافع خود ،به منافع جزیره بیاندیشند کما اینکه تاکنون نیز همه پیشرفت هایی که در جزیره بوده  مدیون و مرهون همین اندیشه  و تفکر بوده است..  اصولا دو نوع تفکر و دیدگاه در ارتباط با کیش را می توان  بر شمرد گروه اول کسانی که جزیره کیش را با توجه به ظرفیت هایی فوق العاده ای که در همه زمینه ها دارد را جایی  بکر برای  عملیاتی ساختن افکار و اندیشه های خود برای خدمت به وطن و   این خاکپاره اش می بینند و گروه دوم کسانی که جزیره کیش را تنها به مانند گنجینه ثروتی می بینند و تمام هم و غم شان این است که از این گوهر گرانسنگ چگونه می توانند به نفع خود استفاده و بهره برداری کنند . قطعا با اندیشه و رویکرد اولی ،دومی نیز خود بخود محقق خواهد شد و بدست خواهد آمد اما بدون اندیشه اولی ،هرگز!

بنظر می رسد آنان که خود بخوبی می دانند  اشتباهی وارد این عرصه شده اند بهتر است خود راه بازگشت را در پیش بگیرند و کیش را به دوستداران و عاشقان واقعی اش بسپارند.

ابراهیم ارزانی