از سالن
ژیمناستیک و رتق و فتق بازسازی چیلرها و سردکننده
ها و نمای بیرونی سالن و کف پوش صحبت شد. وقت زیادی صرف شد تا مشخص شود کدام بصرفه
تر است. تعویض یا تعمیر....؟! آه و حسرت های زیادی سر کشیده شد ، برای آنچه از بیت المال
داشت تلف می شد و درست نگهداری نشده و پاس دادن به این و آن و اینکه تقصیر کی بوده و کی نبوده است؟ وقت
زیادی صرف شد تا جمع بندی شود ، گزارش شود تا تصمیم نهایی گرفته شود.
عیسی و نبیل و
مهدی و احمد و طالب و ... هم بودند. آنها هاج و واج مانده بودند که چه خبر است؟!
چه اتفاقی قرار است بیفتد. آنها فقط می دانستند سال ها پیش سالنی که در جنب
ورزشگاه سفین ساخته شده بود قرار بود سالنی چند منظوره باشد برای ورزش های ورزشکاران بومی کیش که البته بعداً شد
سالن اختصاصی ژیمناستیک! می گویند البته فرقی نمی کند. اشکالی ندارد ، ژیمناست ها
هم بچه های همین جزیره هستند ولی کاش سالن اختصاصی ژیمناستیک جداگانه بنا می شد و از سهم ما و چیزی
که به منظوری دیگر ساخته شده بود ، کم نمی کردند ...! حالا آمده اند مشکلات این
سالن را رفع کنند خیلی هم خوب ...! دست شان درد نکند!
گفتند
استادیوم فوتبال و محل احداث ورزش های ساحلی هم هست ببینید. گفتند نه! نیازی نیست.
فقط اتاق اداری را نگاه کنیم!
اما در کش و
قوس رفت و آمد ها صحبت هایی هم جسته گریخته شد از استادیوم فوتبال و محل ورزش های
ساحلی! یکی گفت: نه! زمین فوتبال ساحلی که قرار نبوده در این جا درست بشود، توافق
نامه داشته ایم برود مجموعه المپیک.......!!!
عیسی و نبیل و احمد و طالب و مهدی ... هاج و واج
مانده بودند چه بگویند آخه اونا درست یک روز پیش از زبان مدیرعامل سازمان منطقه
آزاد کیش در یکی از روزنامه ها خوانده بودند ورزشگاه اختصاصی ورزش های ساحلی در
سفین بله در سفین ! احداث می شود!
گروه بازدید کننده در سایه صبح تابستانی دیوار اتاقک
ورزشگاه مشغول صحبت و گزارش و مذاکره و مشاوره بودند که نبیل تاب نیاورد و لب به
سخن گشود :
ببینید آقای
مهندس....!
در هر جای
جزیره هر چیزی می خواهید درست کنید دست تان درد نکنه ،خیلی هم خوبه! ولی درخواست
ما زمین ورزش های ساحلی در کنار سفین است. آقای مهندس! اونجا بدرد بچه های ما نمی
خورد. نمی آیند، نمی توانند،خانواده ها یشان اجازه نمی دهند! آقای مهندس این جا
قرار بوده در کنار همین محله سفین یک ورزشگاه ساخته شود. این استادیوم را می بینید!
چقدر مشکل دارد رختکن ندارد، سکو ندارد، نورش کم است، پیست دو و میدانی می خواهد،
چمن اش باید یک دست شودو. ... و....آقای مهندس اگر می خواهید کاری برای این بچه ها
انجام دهید همین جا! آقای مهندس همین جا !انجام دهید.
نبیل صحبت می
کرد و عیسی و احمد و طالب و مهدی با سر حرفهایش را تایید می کردند.
حقیقتش من که
بعنوان یکی از افراد گروه بازدید در این جمع حضور داشتم ، فقط و فقط از صحبت های
نبیل که حالا پس از آن همه افتخارات و قهرمانی ها زبان گویای ورزشکاران کیش شده
است و دلسوزانه و از عمق وجود حرف می زند لذت بردم. او حالا بعد از پوشیدن پیراهن
تیم ملی و راهیابی به المپیک آسیا خوب می داند چه استعدادهای نابی در ورزش کیش هست.
در همین سفین قدیم ! می داند اگر به آنها بهاء داده شود و از امکانات لازم
برخوردار شوند المپیک آسیا که هیچ ، قله های جهان را هم فتح خواهند کرد. تلاش های
حاج محمد پازوکی معاون مالی - اداری موسسه ورزش هم برای من جای تقدیر داشت.
او بعد از سالها
حضور در کیش و در بدنه سازمان منطقه آزاد کیش بویژه در حوزه بومیان و امور اجتماعی
حالا خوب می فهمد بدنه اجتماعی کیش و بومیان کیش چه می خواهند. تلاش های او در این
بازدید را ستودم و احسنت گفتم.
خدا کند نتیجه
این بازدید به بیراهه رفتن مسیری که بخشی از آن طی شده بود و سخنان پراکنده ای که بعضا
در این جمع گفته شد نباشد و پایانش پایانی خوب برای بچه های دوست داشتنی و لایق
بومی کیش باشد.