از کسانی که ایران را نمی‌خواهند، دوری گزینید پایگاه خبری ، تحلیلی اقتصاد کیش نیوز

  امروز شمسی

پایگاه خبری ، تحلیلی اقتصاد کیش نیوز همراه با آخرین و جدیدترین اخبار و رویدادهای محلی ، منطقه ای و کشور
  ارتباط با ما  ارتباط با ما   نیازمندی های کیش  نیازمندی های کیش   نسخه PDF اقتصاد کیش  نسخه PDF اقتصاد کیش   ورود کاربران  ورود کاربران   درباره ما  درباره ما   خانه  خانه  
  خبرهای برگزيده
علی حسنلو سرپرست معاونت گردشگری
حسین مرادی ، سرپرست معاونت عمرانی و زیربنایی
اسدالله علیزاده ، سرپرست معاونت توسعه مدیریت
برای خدمت در کیش نیاز به حکم و پست ندارم ، من عاشق کیش هستم
توسعه دیپلماسی دریایی و همکاری با کشورهای دوست و همسایه محور برنامه هاست
حاج محمد آشوری استاندار جدید هرمزگان
برگزاری آیین بزرگداشت روز نیروی دریایی ارتش در جزیره کیش
نقش نهادهای صنفی ومدنی در مناطق آزاد را باید جدی گرفت
قدرت دریایی ما در خلیج فارس و دریای خزر در بالاترین سطح است
نقش مجمع تشخیص مصلحت نظام در تدوین سیاست‌های کلی اقتصاد دریامحور برجسته است
استفاده از ظرفیت دریا محور برای رونق گردشگری جزیره کیش
آقای کبیری مراقب باشید! وعده ها شروع شد ....
موافقت رییس سازمان خصوصی‌سازی برای تعلیق واگذاری کیش ایر
برای عبور از ناترازی ها نیازمند تغییرات اساسی در نگرش ها هستیم

  آخرين اخبار
علی حسنلو سرپرست معاونت گردشگری
حسین مرادی ، سرپرست معاونت عمرانی و زیربنایی
اسدالله علیزاده ، سرپرست معاونت توسعه مدیریت
برای خدمت در کیش نیاز به حکم و پست ندارم ، من عاشق کیش هستم
سه شنبه 13 آذر 1403 ، 1 جمادی الثانی 1446 ، 3 دسامبر 2024 ، شماره 4605( 1989 دوره جدید)
توسعه دیپلماسی دریایی و همکاری با کشورهای دوست و همسایه محور برنامه هاست
حاج محمد آشوری استاندار جدید هرمزگان
برگزاری آیین بزرگداشت روز نیروی دریایی ارتش در جزیره کیش
نقش نهادهای صنفی ومدنی در مناطق آزاد را باید جدی گرفت
قدرت دریایی ما در خلیج فارس و دریای خزر در بالاترین سطح است
  پربيننده ترين اخبار
سکوت پر از فریاد مهندس جباری!
برنامه، برنامه، برنامه،
حکایت تنها بیمارستان کیش و مشکلات آن ...!
پنجشنبه 8 آذر 1403 ، 26 جمادی الاول 1446 ، 28 نوامبر 2024 ، شماره 4601 ( 1985 دوره جدید)
ثبت نام جشنواره ملی مولانا در جزیره کیش تمدید شد
حضور 10 روزه خودروهای کمپر و کاروانینگ در جزیره کیش
جزیره کیش در تدارک میزبانی از بزرگترین رویداد هوایی کشور
شنبه 10 آذر 1403 ، 28 جمادی الاول 1446 ، 30 نوامبر 2024 ، شماره 4602 ( 1986 دوره جدید)
کمیته اصلاح فرایندها و مقررات زدایی در کیش فعال خواهد شد
برقراری پرواز کیش – تاجیکستان و برگزاری جشنواره های مشترک فرهنگی – هنری
  اوقات شرعی



  ارسال خبر به ما : چاپ

نادر کشتکار در سخنرانی تدکس دانشگاه تهران:
از کسانی که ایران را نمی‌خواهند، دوری گزینید

نادر کشتکار، بنیان‌گذار و مدیرعامل میکامال در سخنان خود در رویداد تداکس دانشگاه تهران، دعوت از آنان که سخنران نیستند را از جمله مزیت‌های تداکس برشمرد و گفت: امروز قصد دارم داستان مردی را تعریف کنم که هیچ‌کس حسابش نمی‌کرد و دلیلش این بود که بنا بود دنیای بین‌المللی را جهانی متفاوت تجربه کند؛ نشستن روبه‌روی افرادی همچون «کل هاوس» کاری نبود که مثل بسیاری از ارتباطات داخل کشور ساده باشد؛ حتی پول هم حلال این مشکل نبود؛ بلکه تخصص و باور آنها بود که می‌توانست موضوع را تغییر دهد.

  

کشتکار ادامه داد: این داستان، مردی را تعریف می‌کند که اکنون شاید در قید حیات نبود، اما در یک سفر کاری تصمیم می‌گیرد برای یک سیخ کباب سفرش را لغو کند! بعد از ساعتی منشی‌اش به وی زنگ می‌زند و با تعجب به او می‌گوید: «زنده‌ای؟!» و در پاسخ به تعجب و پرسش مرد می‌گوید، هواپیمایی که قرار بود آن مرد مسافر آن باشد، سقوط کرده است و همه سرنشینانش جان باختند. و اینجا، «خدا»، «تقدیر»، و «نظم» برای آن مرد نگاه دیگری پیدا می‌کند.

بنیان‌گذار میکامال در روایت این مرد خاطرنشان می‌سازد: وی قراردادهای هوایی امضا می‌کرد، مفهوم این فعالیت، نه متمول بودن او را می‌رساند نه خجستگی این مطلب که قراردادها را در هوا پرتاب کند و نه قراردادهای هوایی، قراردادی بدون پشتوانه و بدون ضمانت است. او دنبال کاری بوده است که به هیچ‌وجه دولت امکان ضمانت قراردادهای چند ده میلیون دلاری را نداشته و آن مرد بایستی انجامش می‌داد. من روایت مردی را برایتان می‌گویم که نزدیکان بسیاری را از دست داده است؛ نزدیکانش لزوماً پدر، مادر، خواهر و یا برادرش نبودند، این مرد در زمانی تصمیم می‌گیرد افرادی را همفکر با ایده‌اش پیدا کند و کاری بزرگ را با آنها به سرانجام برساند، اما برای تمام آن‌ها اتفاقاتی پیش می‌آید و روزبه‌روز در سوگ عزیزانی که مهاجرت می‌کنند، تنهایی را بیشتر از هر کسی احساس می‌کند.

کشتکار ادامه داد: روایت مردی را برایتان می‌گویم که در دهه‌ی چهارم زندگی‌اش با وضعیت مناسب اجتماعی، ثروت مناسب، خانواده‌ی خوب، مثل همه‌ی ما که برایمان ممکن است پیش بیاید، صبح روی تخت‌خواب خودش فقط سقف را نگاه می‌کرد و علاقه‌ای به بلندشدن از جایش نداشت؛ حتی علاقه‌ای به جواب‌دادن تلفن‌هایش نیز در او نبود؛ می‌دانید چرا؟ به این مشکل می‌گویند «افسردگی»؛ و به این حالت می‌گویند «مرگ تدریجی روحی». او باید بین مرگ تدریجی روحی و زندگی در دهه‌ی چهارم زندگیش انتخاب می‌کرد، و دوست نداشت که مرگ تدریجی را دنبال کند. من راجع به فردی صحبت می‌کنم که متوجه می‌شود برای تحقق تمام آرزوها و ایده‌هایش، باید از افسردگی رها شود، کمال‌گرایی را از خود دور سازد و در همین راستا باید برود «شریک شود»، چون هدفی را که برای خودش تعریف کرده است باید محقق می‌کرد.

مدیرعامل میکامال در ادامه‌ی صحبت‌هایش در میان استقبال مخاطبان، ادامه داد: راجع به مردی صحبت می‌کنم که بلد بوده که بلد نباشد! چون وقتی بحث نوآوری پیش می‌آمده است، بحث توسعه متوازن پیش می‌آمده است، بحث خلاقیت پیش می‌آمده است..، آن‌قدر نوکیسه‌گان دولتی بودند که به طرق شیک! راه باج‌گرفتن را دنبال می‌کردند.

کشتکار افزود: راجع به مردی صحبت می‌کنم که هر روز فکر می‌کرده «نمی‌تواند»، چرا نتواند، می‌ترسد؛ از چه؟ از آبرو، ا‌ز حیثیت، از نتوانستن، از بخشنامه‌هایی که هر روز سرعت‌شان از سرعت تغییر مدیران برای زمین‌زدن بخش خصوصی جلوتر است. چرا می‌ترسد؟ باید بگویم «نوسان ارز»؛ نوسان که نیست، بلکه «افزایش ارز» او را می‌ترساند.

وی  ادامه داد: وقتی از دست‌دادن مدیرانی که در این آب و خاک تربیت شده‌اند، زحمت کشیده‌اند، به نقطه مطلوب رسیده‌اند، و آن تصمیم بزرگ را می‌خواستند اجرا کنند، ترسناک می‌شود. مطلب اصلی این است که آن مرد، قصد اجرای ایده ۵۰۰ میلیون دلاری خودش را داشت؛ ولی موجودی‌اش کمتر از یک‌بیستم آن بود. مثل همه‌ی ما که وقتی می‌خواهیم ماشین‌مان را عوض کنیم ابتدا حساب بانکی‌مان را نگاه می‌کنیم و متوجه می‌شویم که نمی‌توانیم، قصد تعویض منزل‌مان را داریم، نمی‌توانیم، حتی میخواهیم پرده‌ی خانه‌مان را عوض کنیم... اما راهش چه بود؟ توقف؟ تسلیم‌شدن؟ فراموشی؟ و پرداختن به آن افسردگی؟! یا پیداکردن راه؟ و آن مرد دست به انتخاب زد. بایستی زندگی را با انتخابش انجام می‌داد.

کشتکار با اشاره به اینکه موفقیت فردی، اکنون در شرایط ناترازی جامعه، دردی را دوا نمی‌کند، گفت: آن افسردگیِ آن‌ روزها دیگر وجود ندارد و اکنون به یک افسردگی اجتماعی تبدیل گشته است. امروزه موفقیت فردی ما هیچ دردی را از ما دوا نمی‌کند، وقتی محیط اطراف، خانواده، فامیل، همشهری‌ها، هموطنان دچار ناترازی هستند قطعاً دوباره یاد افسردگی و تخت‌خواب و تشویش‌ها زنده می‌شوند. این داستان مرگ بود که باعث شد در دهه‌ی چهارم زندگی‌اش این تصمیم سخت را بگیرد، این داستان زندگی «نادر کشتکار» است. داستان کارآفرینی که نه‌تنها با موفقیت‌هایش قضاوت می‌شود، بلکه داستان کارآفرینی‌است که با غم‌هایش، تشویش‌هایش و نگرانی‌هایش زندگی کرده است. داستان این زندگی، داستانی است که یک نتیجه برای آن مرد بوده است: در نحوه کار عموم ما این‌گونه بوده است که به‌عنوان تجارت همیشه می‌گوییم: «لوکیشن، لوکیشن، لوکیشن» اما این مرد ِ تمام‌شده از آن افسردگی‌ها، امروز می‌گوید: «انسان، انسان، انسان».

 کشتکار در اهمیت دستاورد اصلی دانش خود گفت: در تمام یادگیری‌ها آموختم و تلاش کردم، سطح توقع عمومی از شهر متمدن را بالا ببرم و در تمام مثال‌هایی که عنوان کردم، آن باج‌خواهی‌ها، ناترازی‌ها از سیستم دولتی وجود داشت، باید تمام این موارد را پذیرفت و در کنار تمام این موارد، زندگی کرد و مطمئن هستم همه‌‌ی شما تصدیق می‌کنید، یا حتما برخی از شما تصدیق می‌کنید که در شهر متمدن این اتفاقات وجود ندارد.

کشتکار در ادامه با اشاره به مناسبت حضور خود در این تداکس، و مکان آن و اتفاقاتی که ابتدای جلسه پیش آمد، با بیان خاطره‌ی گفت: مهندس هوشنگ سیحون حدود ۸ سال پیش از درگذشت‌شان به من گفت «دلیل این‌که حاضرم با شما کار کنم خاطره‌ای است و همین بهانه‌ی دوستی بین‌مان شد. وی گفت من در سال ۱۳۴۰ که مقبره‌ی نادرشاه را در مشهد افتتاح می‌کردم در همان‌جا آقای علم، کنار من نشسته بود، نامه‌ای به دستم رسید و گویای تولد پسرم بود، می‌گفت آقای علم رفتند پشت تریبون و گفتند که به‌مناسبت این‌که ما امروز داریم مقبره و موزه و تشکیلات نادرشاه را افتتاح می‌کنیم با اجازه آقای سیحون اسم پسرشان را نادر می‌گذاریم، و همان‌جا به من گفت چون هم‌اسم پسر من هستی علاقه‌‌مند شدم با شما همکاری کنم». من این مطلب را به فال نیک گرفتم و از ایشان خواهش کردم و گفتم «آقای سیحون شما در بسیاری از نقاط کشور یادگاری دارید، در شهر من ندارید، گفت چه میخواهی؟ گفتم من دو عدد تابلو میخواهم ولی اجازه بدهید که ارتفاعش را من بگویم». وقتی برای آن مکان، ابعاد را به ایشان دادم، پاسخ مثبت دادند و گفتند «یک سال بعد ما با هم می‌توانیم این کار را انجام دهیم». این کار چهار سال طول کشید. بعد از چهار سال و در زمان اعطای آن تابلو با تاکید بر خرسندی‌اش از وطن‌پرستی ایرانیان به من گفت «این تابلو که کشیدم، متفاوت از تمام تابلوهای من است، متفاوت از کتاب‌های من، ...». وی در این تابلو که در کلکسیون شخصی من است، ایران را تشبیه کرده است به مادری، و در بغل مادر، بچه‌ای. و تمام احساس‌اش را در این تابلو این‌گونه بیان کرد که «از کسانی که ایران را نمی‌خواهند دوری گزینید».

گفتنی است، رویداد تداکس دانشگاه تهران با موضوع «شهر متمدن» دهم آبان‌ماه در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران برگزار شد. در این رویداد علاوه بر نادر کشتکار، حجت میرزایی، مجتبی جباری، پیروز حناچی، مریم جلالی، حمیدرضا پژمان و حسنا اسماعیل‌بیگی سخنرانی کردند.


 شماره خبر : 7253         آرشيو گزارش ویژه         آرشيو همه اخبار



eghtesad-kish.ir

کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به پایگاه خبری ، تحلیلی اقتصاد کیش نیوز بوده و استفاده از آن با درج منبع بلامانع است.