جوانانی می توانند در مدیریت ارشد اجرایی موثر واقع شوند که از دانش
و مهارتهای لازم برخوردار باشند. این موضوع بهویژه زمانی که مباحث پیچیدهای در
هیئت دولت و سازمانهای بزرگ مطرح میشود، اهمیت بیشتری پیدا میکند. تجربه و دانش
اعضای هیئت دولت ، یک کلید برای حل مسائل پیچیده ای است که در مقاطع مختلف عمر یک
دولت، ایجاد می شود. اعضای دولت باید قادر به حل مشکلات باشند، نه اینکه خود به
مشکلی تبدیل شوند.
متأسفانه استفاده صرف از چهرههای مسن و تکراری نیز ممکن است منجر به محافظهکاری
و ادامه وضعیت موجود شود. پس راه حل چیست؟*
تجویز راهبردیبرای تضمین قوام و دوام تدبیر در دولت، سازمان یا شرکت باید طیفی
از نیروی انسانی یا مدیران را به کار گرفت تا جنبههای مختلف خلاقیت، نوآوری،
ریسک، کارآمدی و اثرگذاری و همچنین ثبات و پایداری را به طور همزمان در سامانه
تصمیم سازی و اجرا به منصه ظهور برسانند. این مهم را میتوان با بهرهگیری از
مدل 3G تضمین کرد که شامل سه
دسته از مدیران است که در زیر توضیح داده میشود:
*مدیران سبز (Green) این اصطلاح برای توصیف مدیران جوان و تازهکار به کار میرود که سابقه کمتر از ده
سال کار و مدیریت دارند. این افراد معمولاً پرانرژی، با انگیزه و مشتاق به یادگیری
هستند. آنان از خلاقیت بالایی برخوردار بوده و به دنبال فرصتهای جدید برای پیشرفت
هستند. پویایی، خلاقیت و نوآوری این گروه از مدیران، رشد سازمان هایی که در آن مسئولیت
دارند را تضمین میکند. با این حال، این افراد به تجربه و یادگیری بیشتری نیاز
دارند. مدیران خاکستری (Gray) این اصطلاح به نیروی کار با تجربه اطلاق میشود که سابقه کاری و مدیریتی آنها بین
10 تا 25 سال است. این افراد با وظایف و مسئولیتهای شغلی آشنا هستند و توانایی حل
مسائل و مشکلات را دارند. آنها میتوانند راهنمای خوبی برای مدیران سبز بوده و در
کنار انجام وظایف مدیریتی خود، به عنوان میانجی بین نیروهای جوان و بسیار با تجربه
نیز به ایفای نقش بپردازند. این دسته از مدیران تضمینکننده کارآمدی و اثرگذاری هستند
و توانایی سازگاری با محیط جدید را دارند. مدیران استوار و پایدار (Grounded) این اصطلاح برای توصیف سرمایه انسانی بسیار با تجربه و خبره به کار میرود که
سابقه مدیریتی آنها بیش از 25 سال است. این افراد دارای دیدگاه استراتژیک و
توانایی تصمیمگیری بالا بوده و به عنوان منابعی ارزشمند از دانش و تجربه شناخته
میشوند. مدیران استوار و پایدار میتوانند به مدیریت و راهبری سازمان کمک کرده و
نقش مهمی در تدوین استراتژیها و سیاستهای کلان ایفا کنند. آنان همچنین قادرند به
آموزش و منتورینگ نیروهای جوانتر پرداخته و ضامن ثبات و پایداری سازمان ها باشند. بنابراین*
با بکارگیری ترکیبی از سه دسته مدیران مذکور، میتوان گنجینهای از
دانش، مهارت و تجربه نسلهای مختلف را به خدمت گرفت و انتظار دولتی پویا، خلاق،
کارآمد و در عین حال با تدبیر و زمینهساز برای رشد و توسعه کشور را داشت. نکته
مهم در این بین که از بک رییس جمهور متخصص و مدیر انتظار می رود، ایجاد تعادل بین
این سه گروه از مدیران در تمام سطوح سازمانی است. به عنوان مثال، ترکیب بهینه وزرا
و معاونین رئیسجمهور نیازمند تعادل بین انرژی و نوآوری جوانان، تجربه و دانش
مدیران میانی و حکمت و راهبرد مدیران با سابقه است. این ترکیب باید بهگونهای
باشد که نیازهای کوتاهمدت و اهداف بلندمدت کشور را تامین کند. بر اساس اصول
مدیریت منابع انسانی و نیاز به تعادل و تنوع در تیم مدیریتی، ترکیب پیشنهادی
برای وزرا و معاونین رئیسجمهور میتواند شامل 30% مدیران جوان با انرژی و خلاق،
50% مدیران با تجربه و 20% مدیران بسیار مجرب با دیدگاه استراتژیک باشد.این
ترکیب در کنار سایر جنبههای مدیریت منابع انسانی، نظیر سابقه موفق در ایجاد
تحولات و توجه به تنوع تخصصی، قومیتی و جنسیتی میتواند راهگشا باشد. البته، این
ترکیب و تعادل ممکن است بسته به ماموریت هر سازمان، وزارتخانه یا شرکت متفاوت باشد
اما در نگاه کلان، این ترکیب می تواند موفقیت تیم ارشد قوه مجریه را تضمین کند.بر
اساس آنچه در بالا به آن پرداخته شد، تکلیف چیدمان مدیریتی دولت روشن است: نه
صرفاً جوانانی که ممکن است از تمامی وجوه مهارت و تجربه برخوردار نباشند و نه فقط
میانسالان و سالمندانی که نوآوری و تصمیمهای پرریسک را برنتابند، بلکه تعادل مؤثر
میان ترکیب مدیران است که به سازمان دولت و همه زیر مجموعه ها، توانمندی دو سویه
خواهد بخشید.با این رویکرد در عین مدیریت انتظارات بیرونی، پاسخ به رای
دهندگانی که در انتظار مشاهده کارآمدی برای حل مشکلات کشور هستند نیز ممکن خواهد
شد.
|