.اینکه به چه دلیل به این نقطه رسیدیم؛ به شرایط و نگاه به اقتصاد
کلان بر می گردد؛متغیرهای اقتصاد کلان مثل تولید ناخالص داخلی ،نرخ تورم،نرخ
بیکاری،تراز پرداخت ها،ریسک اقتصادی، تابع نوع نگاه به منابع و مصارف ملی است که
بی شکنمی توان هم زمان در حوزه تورم و اشتغال به نتایج مطلوب با هم رسید. به معنی
ساده،اقتصاد کلان مثل شهر شیراز نیست که به تعبیر مرحوم بهمن بیگی،گردو و لیمو را
با هم داشته باشد و جمع اضداد باشد.
تمرکز بر قدرت
اشتغال زایی و سیاست های انبساطی مانعی بر مبارزه با تورم است و برعکس. تصمیم کلان
در اقتصاد به نوع نگاه مجموعه دولت بر می گردد که نباید خود را اسیر نتایج کوتاه
مدت کند و سیاست گذاری را فراموش کند. و به جای تصمیم های کلان اقتصادی سامانه
سازی کند. در این شرایط، هرچقدر ریسک و شرایط متغیر در وضعیت اقتصادی پایدار بماند
میل سرمایه گذاران خرد و کلان در حوزه بازارهای شفاف و سرمایه گذاری مستقیم در
تولید و خدمات کاهش می یابد و بازارهای ارزی و سکه ای و غیر شفاف را رونق می بخشد
که بهره ای برای افزایش تولید ناخالص داخلی و بهبود تراز پرداخت ها ندارد.
در این شرایط پیش
نهادات زیر قابل مطرح است:
1-تمرکز دولت بر
اصلاحات مالی بودجه ای همچون، کاهش هزینه های جاری و پرهیز از نگاه پولی در بودجه
ریزی.
2-تقویت اعتماد
عمومی به جهت بازگشت سرمایه اجتماعی ،نگاه ترویج گفت وگوی ملی.
3- بستر سازی برای
آزاد سازی قیمت ها و علامت به بنگاه ها برای فروش آزادانه کالا و خدمات.
4-بهبود نظام
تامین اجتماعی و امنیت غذایی خانواده ها.
5-جهت دهی بودجه
کشور بر رفاه اجتماعی و اصلاحات نهادی در منابع انسانی و کارکنان دولت.
6-بهره مندی از
فرصت های قانونی مناطق آزاد به جهت بازگشت به تجارت بین الملل.
7- استفاده از
فرصت های بازارهای مالی با تاکید بر بازار سهام.
. کارشناس اقتصادی