فوتبالی که نتیجه و ثمره تلاش و زحمات علاقمندان و دلسوزان بیشماری در چند دهه  گذشته کیش است و امروز به این موقعیت و جایگاه رسیده است ، متاسفانه

امروزه اسیر خودخواهی و فرصت سوزی های برخی   شده است تا دلسوزان و علاقمندانش فقط نظاره گر وضعیت

اسفناک آن باشند .

معلوم نیست فوتبال این شهر و جوانان این شهر چه گناهی کرده اند که باید پای خود خواهی کسانی بسوزند که

این شهر را سکوی پرتابی برای رزومه سازی خود جهت  دست یابی به لایه های بالاتر موقعیت در فوتبال کشور ، فدراسیون و باشگاه های لیگ برتری  می بینند؟! جوانان و نوجوانان و استعدادهای فوتبال کیش چه گناهی دارند فرصت های رشد و پرورش و پیشرفت شان را باید بسوزانند تا برخی اشخاص   بتوانند بواسطه فوتبال کیش و مدیریت اسمی  بر آن برای خودشان  رزومه سازی کنند ،با فدراسیون فوتبال ارتباط بگیرند و برای خود در آن جا موقعیتی فراهم کنند و خود را به تیم های لیگ برتری فوتبال ایران برسانند ؟! و جزیره کیش هزینه اش را بدهد! امروزه علاقمندان و دلسوزان واقعی فوتبال کیش کنار نشسته اند تا آسیب کمتری به کودک فوتبال کیش برسد و این نامادری است که کودک را دو دستی چسبیده و علاقه ای هم به رها کردن آن و یا چیدن تفکر و برنامه ای برای رشد و تعالی آن ندارد.

نمی دانیم از کدام وضعیت فوتبال این شهر بگوییم و به آن بپردازیم تا حداقل درد دلسوزان  و پیشکسوتان فوتبال جزیره کمی التیام یابد.

شلم شوربایی که امروز فوتبال کیش با آن مواجه است نتیجه مدیریت غلط حاکم بر آن و نبودن هیچ انگیزه و اراده ای برای بهبود  و اصلاح وضعیت آن است. در ذکر بی سرو سامانی  و اوضاع شلم شوربای فوتبال جزیره همین بس که بدانیم  یک دوره مسابقات با 11 تیم شروع می شود  ، 7 تیم (!)در میانه راه  از ادامه مسابقات انصراف می دهند ،برگزار کنندگان نتایج همه بازیهای انجام شده را نادیده می گیرند !و ادامه مسابقات از "نو" این بار  با 4 تیم.... !

مسابقاتی که اسمش لیگ است ولی به شکل لیگ برگزار نمی شود!.  اسمش مسابقات قهرمانی کیش است ولی تیمی بنام "ارمک" از یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان بندر لنگه در آن شرکت داده می شود !  تا مثلا تعداد تیم ها بیشتر شود! و اتفاقا در مسابقات 4 تیمی همین تیم روستایی ارمک قهرمان کیش می شود ! تیمی که از زمین های خاکی روستایی آمده است!سهمیه و امتیاز کیش برای حضور در مسابقات کشوری می پرد و از کیش به بندر لنگه می رود و بعد از اینکه هیئت تحت فشار اهالی فوتبال قرار می گیرد که سهمیه فوتبال جزیره را سوزانده است ، حالا این سوی ماجرا را ببنید!

در آخرین بازی همین مسابقه 4 تیمی که به جای مثلا لیگ برگزار می شود .یکی از تیم های همیشه پر حاشیه مسابقات که اتفاقا مسئولش یکی از اعضاء هیئت هم می باشد ، بعد از ناکام ماندن در کسب نتیجه مورد نظر در بازی برابرحریف  ،بازی را نیمه کاره رها می کند  و پس از برخورد و بی احترامی به داور و عوامل اجرایی مسابقه ،زمین مسابقه را ترک می کند . روال خیلی عادی این اتفاق این است که پرونده این تیم بایستی  بعلت بهم زدن بازی در کمیته انضباطی طرح و تیم و نفرات خاطی برابر مقررات تنبیه و محروم شوند ولی چه اتفاقی می افتد! تیم برنده که با پیروزی در این بازی مجوزحضور در مسابقات کشوری را بدست آورده است تحت فشار قرار می گیرد و مجبور به انصراف از شرکت در مسابقات آتی می شود و تیم بازنده (تیم خاطی) که زمین بازی را ترک کرده است و باید تنبیه شود ،به همراه مربی اش به جای تنبیه  ،تشویق و جهت مسابقات کشوری معرفی می شوند....!

در پی این تصمیم نابخردانه  ، من در آوردی و نوبرانه ! ، دبیر هیئت فوتبال  از سمت خود استعفا می دهد  و داوران مظلوم هم که مورد  بی احترامی مسئول تیم که اتفاقا خود در هیئت سمت دارد قرار می گیرند ،به حال خود رها می شوند.

جالب اینکه در بسیاری از بازیها مسئولین و اعضا  هیئت  که در تیم های خود هم پست و سمت دارند در جریان بازیها با داوران مسابقات در گیر می شوند ! یعنی خودشان داور تعیین می کنند ، خودشان تیم دارند و در جریان مسابقه خودشان به داور معترض ، درگیر می شوند و تیم شان را از بازی بیرون می کشند!( صد رحمت به بازیهای محلات و کوچه ها!)

.نکته قابل توجه  اینکه برخلاف مقررات برخی  مسئولین تیم ها خود در هیئت صاحب پست و سمت هستند. موضوعی که  کاملا  با قانون در تضاد است و موجب تضییع حقوق دیگر تیم ها و بازیکنان ، بروز چنین اعمال نظرهایی در زیر پا گذاشتن مقررات خیلی معمولی و ساده و شکل گیری  تصمیمات من درآوردی می شود.

هم تیم هم هیات !

صاحب پست بودن  برخی مسئولین و مربیان تیم ها در هیئت موجب اعمال نفوذ آنها در تصمیمات هیئت و کشاندن فرصت هایی که باید بطور مساوی و عادلانه در اختیار همه تیم ها و بازیکنان باشد بطرف گروه خود و وقوع خروجی چنین تصمیمات من درآوردی می شود.تا جایی که  این افراد بازیهایی که خود هیئت  متولی برگزار کردن  آن هست را بهم می زنند.به داوران توهین و بی احترامی می کنند و آب از آب تکان نمی خورد  !           تشویق هم می شوند و مجوز شرکت در مسابقات رده بالاتر هم به خود اختصاص می دهند....!

فوتبال پایه

فوتبال پایه مدتهاست تعطیل شده و خبری از برگزاری آن نیست چرا که هیچ برنامه و اراده ای برای توسعه و پیشرفت  و گسترش فوتبال وجود ندارد و آینده سازی برای فوتبال منطقه  برای آنها معنا و مفهومی ندارد . هر آنچه دیده می شود کارهای سطحی و نمایش های تبلیغاتی است و بس....!

تطمیع با پست !

پست ها و سمت های مختلف هیئت فوتبال نیز متاسفانه بدون کوچکترین تدبیر ، کارشناسی  و بررسی و ارزیابی عملکرد  توزیع شده است، بطوری که صدای هر معترض  و منتقدی را با یک پست  فرمایشی خاموش می کنند! بررسی آدم ها ی فراوان و مختلفی که در این مدت در بخش های  مختلف فوتبال کیش حضور یافته اند  و البته رفته اند بخوبی این موضوع را نشان میدهد . افراد با وسوسه داشتن پست و مسئولیتی در فوتبال و البته برخی هم برای کار کردن می آیند اما خیلی زود متوجه می شوند  مدیریت مجموعه چیزی در چنته ندارد و رها می کنند ! و دوباره حکمی دیگر ، فردی دیگر و دوره ای دیگر با گروهی جدید....

دوران فوتبال کیش  امروزه اینگونه سپری می شود .بدون برنامه وبدون  کار پایه و بدون  زیر ساختی برای توسعه و پیشرفت . فقط گذراندن ایام با آدم های مختلف و البته به لطف فضای مجازی.... ! البته در کنار ابزار تطمیع ( پست دادن ) تهدید هم از اوضاع امروزه فوتبال کیش بی بهره  نبوده بطوریکه  تعداد شکایت های طرح شده در این مدت در رابطه با فوتبال کیش در همه تاریخ فوتبال کیش سابقه نداشته است و برای اولین بار موضوع شکایت در فوتبال در  مراکز قضایی کیش  طرح  می شود !

کارهای سطحی و نمایش

در فوتبال کیش نه از برنامه ریزی خبری هست نه از کار برای توسعه و پیشرفت فوتبال و نه کار بر روی فوتبال پایه و زیر ساختی! فقط گذر زمان با برنامه های سطحی و من درآوردی بی حساب و کتاب ! کل فوتبال کیش را احاطه کرده است.موضوعی که حقیقتاً علاقمندان و دلسوزان واقعی فوتبال جزیره که سال های سال همه ابعاد فوتبال این شهر را دیده اند و با آن بزرگ شده اند را  آزار می دهد ولی ظاهراً تکلیف این است که همه صبور باشند و هیچ اراده ای هم  برای اصلاح امور فوتبال شهر وجود ندارد !

امروزه  فقط گذر زمان و ایام است که سرمایه های فوتبال این شهر را می سوزاند و کسی هم متاسفانه به فکر نیست. فوتبال کیش فقط سکوی پرتابی شده است برای دست یابی به موقعیت های برتر در فوتبال کشور وسری پیدا کردن بین باشگاه های لیگ برتری ! و خندیدن و تمسخر گرفتن  حال و اوضاع فوتبال و فوتبالی های این شهر !

معلوم نیست این اوضاع کی می خواهد سر و سامان بگیرد و این رشته پر طرفدار و پر استعداد در این شهر بتواند

خودی نشان دهد. از ظرفیت ها ، امکانات و توانایی های خود درست استفاده کند و از اسارت و تمسخر و سوء

 استفاده و بهره برداریهای شخصی افراد رهایی یابد.

لشکر مشاوران در پایتخت !

همه هم می دانند 4 تا حکم سمبولیک دادن و عکس در فضای مجازی انداختن دردی از فوتبال کیش را  دوا   نمی کند . فوتبال کیش عشق و علاقه و طرح  و برنامه  می خواهد . این همه استعداد  و توانایی در فوتبال کیش برنامه و ایده می خواهند تا در سال های  مفید فوتبال خود رشد کنند و  از ورزش و فوتبال  خود لذت ببرند.

امروزه به اندازه تمام  فوتبالیست های کیش در تهران به افراد مختلف حکم مشاور و مشاور عالی فوتبال کیش

داده شده است....! مشخص نیست  تا کنون این حضرات مشاوران چه کاری برای فوتبال کیش کرده اند! آیا دادن حکم به آنها برای بهره گرفتن از خدمات و توانایی  آنها برای خدمت به  فوتبال کیش بوده است یا بهره گیری در ارتباطات شخصی ! محسن تنابنده وداریوش ارجمند در این مدتی که حکم گرفته اند آیا  یک بارهم شده  اسم کیش را بر زبان جاری کرده باشند !   بقیه آقایان ورزشی و غیر ورزشی که حکم گرفته اند  بماند..... ! چرا باید امروزه اسم و برند کیش و فوتبال کیش که بسیاری سال های سال برای به اینجا رسیدن آن خون دل خورده اند امروزه ملعبه  دست برخی افراد باشد؟!

این اوج خودخواهی است که بخواهیم هنر و استعداد و توانایی فوتبال یک شهر را به اسارت خود درآوریم و جلوی

رشد و پرورش استعدادهای جوانان آن را بگیریم ، به صرف اینکه این پست را به خاطر برخورداری از یک "رای" در مجمع فدراسیون نیاز داریم و بواسطه آن بخواهیم وارد زد و بندهای رایج و متداول در انتخابات های مختلف

بشویم و کاش  حداقل متقابلا در برابر این بهره برداری کمی هم فقط کمی دل می سوزاندیم                                      و کاری هم برای فوتبال این شهر که پله ترقی ما شده است انجام می دادیم!

اما این معامله متاسفانه یک طرفه است و بهره برداری از آن  فقط یک سویه است و آن که متضرر می شود فوتبال کیش هست با این  اوضاع شلم شوربایی که در آن قرار گرفته است.