کیش باید الگوی هنری کشور باشد

کیش باید قطب  ورزش  ایران  باشد

کیش باید پایگاه  صادرات  ایران بشود

کیش باید مرکز پروازهای منطقه ای باشد

کیش باید..... کیش باید..... کیش باید........

ولی کسی مشخص نمی کند الزامات و ضروریات اجرایی ساختن این" باید ها "را چه کسی و چگونه فراهم سازد!

این کلمه که برای تاکید بر انجام  کاری و ضرورت و واجب بودن موضوع مورد استفاده قرار می گیرد امروزه متاسفانه  بجای استفاده درست از آن ،دستاویزی شده است برای فرار از پاسخگویی و مسئولیت! فرد با خلاص  کردن خود از پاسخگویی در برابر مسئولیتی که دارد  و بجای پاسخگو بودن در برابر اینکه چرا وضعیت مطلوب در دوره حکمرانی و مسئولیتش فراهم نشده است با استفاده ابزاری از این کلمه در آن لحظه خود را درشمار  منتقدین  و مطالبه گرها قرار می دهد و  از وضعیت موجود شاکی می شود! در صورتی که اتفاقا مخاطب اصلی این کلمه خود شخص مسئول و گوینده است که این وضعیت "نباید" در دوره مسئولیت و حکمرانی او پیش آمده است و اوست که باید شرایط فراهم شدن اجراء آن چیزی که با استفاده از کلمه باید بر آن تاکید دارد را فراهم کند .این کلمه می تواند بیشتر در جلسات داخلی سازمانها که جلسات سیاست گذاری و تصمیم سازی و برنامه ریزی برای انجام امور جامعه است استفاده شود و دستور یک مدیر ارشد باشد به معاونین و مدیران خود که راه و مسیر حرکت را برایشان مشخص و تبیین کند نه اظهار آن در معرض مردم و مخاطب جامعه ! برای اینکه عنوان شود من هم با شما همفکر و هم عقیده هستم! مسلما درتلاش برای  بهبود اوضاع جامعه  و رفع مشکلات تردیدی وجود ندارد اما این وظیفه و ماموریت یک مسئول است که با استفاده از ابزار و امکانات و اختیاراتی که دارد مدیریت کند و "باید ها" را اجرایی و عملیاتی سازد و الا دانستن اینکه "باید" بشود و "باید" باشد که همه مردم جامعه می دانند و نیازی به تکرار آن نیست باید با شناخت و اشراف بر باید ها عمل کرد و زمینه  تحقق و اجرایی شدن آنها را فراهم آورد .امید آن را داریم که استفاده نامطلوب و نابجا از این کلمه در جامعه ریشه کن شود .