اکنون، که این مسیر
به ما سپرده شده، بر ماست که با رفتاری مسئولانه، سخنی خردمندانه و نگاهی امیدوارانه،
آنچه ساخته شده را حفظ، آنچه مانده را بسازیم و آنچه هست را به زیبایی بازتاب دهیم.
اما متأسفانه، گاهی
در فضای عمومی و رسانهای جزیره، زبان شکایت، انتشار کمبودها، بازنشر اخبار منفی و
گلایههای پراکنده بر زبان امید و نمایش داشتهها غلبه میکند. این روند نهتنها موجب
تضعیف روحیه کیشوندان میشود، بلکه بر نگاه گردشگران و سرمایهگذاران نیز تأثیر منفی
میگذارد.
در دنیای امروز، تصویر
ذهنی از یک مقصد، بر تصمیم سفر و سرمایهگذاری مقدم است. اگر ما خودمان چهرهای تلخ
و ناامن از جزیره بسازیم، چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم مسافری با شوق قدم در
این خاک بگذارد؟ اگر کیشوندان در پیجها و سایتها، با زبان ناامیدی از مشکلات بگویند،
اگر پیشکسوتان -که ستونهای اعتماد و تجربه این جزیرهاند- از روی دلسوزی اما با زبانی
تلخ به انتقاد عمومی بپردازند، چه پیامی به نسل جدید منتقل خواهد شد؟
یادمان باشد: انتقاد
اگر در اتاق فکر، شوراهای تخصصی و مسیرهای رسمی مطرح شود، به رشد میانجامد؛ اما اگر
در فضای عمومی، بدون تحلیل و راهحل بازنشر شود، اعتماد عمومی را فرسایش میدهد.
توسعه جزیره در گرو
همدلی، همسویی و همزبانی است. در جهانی که میلیونها نفر با یک ویدئو، یک جمله یا
یک پست شبکه اجتماعی تصمیم میگیرند که کجا سفر کنند، مسئولیت ما سنگینتر از همیشه
است. ما فقط ساکن کیش نیستیم؛ ما سفیران کیش هستیم.
از بزرگان، مدیران،
هنرمندان، رسانهداران و فعالان اجتماعی جزیره انتظار میرود که با هوشمندی و تدبیر،
تریبونها و صفحات خود را به محلی برای تقدیر از خوبیها، معرفی موفقیتها، ترویج فرهنگ
احترام و امید بدل سازند.
نقد باید باشد، اما
نه در بوق یأس؛
اصلاح باید بشود، اما
نه با تیشه بر ریشه؛
تغییر باید رخ دهد،
اما نه با تخریب ذهنها.
باید بیاموزیم به زبان
توسعه سخن بگوییم، و مهمتر از آن به آنچه داریم احترام بگذاریم. احترام به داشتهها
یعنی احترام به خودمان.
و در پایان، بار دیگر
به این حکمت شیرین بازگردیم که:
شکر نعمت، نعمتت افزون
کند؛
کفر، نعمت از کفت بیرون
کند.
بیایید جزیرهمان را
دوست بداریم، نه فقط در دل، بلکه در کلام.
بیایید آنگونه از
کیش سخن بگوییم که فرزندانمان به داشتن این خاک ببالند.
بیایید همه با هم بگوییم:
کیش، جزیره امید است؛
ما، مردم امیدیم