شاید به جرات بتوان گفت بحث ثبات و پایداری مدیریت ها در منطقه آزاد کیش  همواره مهم ترین و اصلی ترین دغذغه  و مطالبه سرمایه گذاران ، فعالان اقتصادی و مردم کیش بوده است چرا که تجربه  مدیریت های قبل نشان داده است بهترین و موفق  ترین دوران رونق  و پیشرفت  کیش در دوران تثبیت مدیریت ها اتفاق افتاده است. موضوعی که علیرغم درخواست های مکررجامعه  کیش ، پس از دوران دولت اصلاحات هیچ گاه مورد توجه دولت و مرکر نشینان نبوده است و مکرر شاهد جابجایی و آمد و رفت  مدیران در این منطقه بوده ایم . بطوریکه برخی  مدیرانحتی  دوره مدیریتی شان به یکسال هم نکشیده است و این آمد و رفت مدیران بزرگترین  ضربه و آسیب را به   رونق و سازندگی کیش وارد نموده  است.  متاسفانه با تغییر مدیران ارشد نیز همواره شاهد تغییرات گسترده در سطح مدیران رده های بعدی و میانی بوده ایم و هریک با افکار و دیدگاههای مختلف و بعضا متضاد و عمدتا هم نا آشنا نسبت به قوانین و مقررات و شرایط فعالیت و کار در مناطق آزاد بوده است  .این جابجایی های گسترده همواره موجب توقف فعالیت ها ، کند شدن انجام امور جاری منطقه  و در نتیجه آن هدر رفتن فرصت ها و زمان برای تعالی کیش بوده است . پرونده ها و قرار دادهای بسیار زیادی متعلق به سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی کیش بلاتکلیف و بدون تصمیم روی میزها باقی مانده و از  نظر مالی خسارات بسیار زیاد ی  را متوجه سرمایه گذارانی  نموده است که با هدف کمک و مشارکت در آبادانی این خطه  از کشور پابه جزیره گذاشته اند .

بعد از دو دوره دولت های هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی که دوران پایداری مدیریت ها در منطقه آزاد کیش بود ، دوران دولت های  محمود احمدی نژاد و حسن روحانی را باید دوران ناپایداری مدیریت ها در کیش نامید ، بطوریه بعلت همین جابجایی های مکرر هیچ سیاست گذاری و استراتژی مشخصی برای هدایت منطقه آزاد کیش وجود نداشت و هر مدیر عامل با تیم و نفراتی با دیدگاههایی منحصر بخود بر جزیره حکمرانی کردند و اگر هم برنامه ای وجود داشت بعلت همین تغییرات ناگهانی نیمه تمام باقی ماند . وضعیتی که بنظر نمیرسد نمونه آن در هیچ یک از مناطق آزاد دنیا وجود داشته باشد.مناطق آزاد  زیادی در نقاط مختلف دنیا وجود دارند که با تثبیت مدیریت و داشتن استراتژی مشخص موقعیت های بین المللی و جهانی را در نوردیده اند و خدمات شایان توجهی به پیشرفت خود و کشور کرده اند . اما  مهم ترین و اولین  منطقه آزاد ما امروزه با این مشکل یعنی عدم ثبات مدیریت  مواجه است . منطقه ای که  بدور از نگاه و استراتژی حرفه ای و تخصصی ، مدیریت آن با تغییردولت ها عوض می شود و در دوره هر دولت نیز متاسفانه شاهد حضور چند مدیر بعلت  اختلافات مدیران ارشد دولتی  می شود  . اگر تا پیش از این در صحت خبرهای مربوط به اختلافات موجود در بدنه دولت برای تعیین مدیریت منطقه آزاد کیش ابهام وجود داشت امروز مردم کیش اطمینان دارند این مشکل متاسفانه وجود دارد و اختلاف بر سر قدرت گرفتن در کیش بدور از اندیشیدن به منافع کیش و کشور درافکار  برخی مدیران رخنه کرده است. اختلافاتی که باید با کمال تاسف اعلام کرد منجر به فروپاشی سرمایه های کیش خواهد شد کما اینکه تاکنون نیز لطمات زیادی را بخاطر مشخص نبودن وضعیت مدیریتی این منطقه دیده است.  حجم انبوه مدیرانی که امروزه در بدنه سازمان منطقه آزاد کیش و شرکت ها و موسسات آن  بعنوان سرپرست مسئولیت دارند متاسفانه ناشی از این سیاست غلط است . بسیاری از سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی امروز بخاطر همین موضوع بلاتکلیف هستند . قراردادها و پرونده های زیادی بخاطر یک امضا ء و محدودیت های اختیارات مسئولیت  ها ( سرپرست بجای معاون – مدیر یا مدیر عامل) معلق و بلاتکلیف مانده است . پروژه های زیادی در وضعیت بلاتکلیفی ناشی از عدم تشکیل کمیسیون ها و جلسات و کارگروههای تخصصی معلق مانده و در پی آن سرمایه گذاران ، کار فرما ،پیمانکار و کارگران زیادی که لحظه لحظه وقت و انرژی آنها باید صرف سازندگی و آبادانی کشور شود  نمیدانند چکار کنند و میلیاردها سرمایه هایی که  باید صرف پیشرفت و آبادانی  منطقه شود هدر میرود.

معلوم نیست آیا  نفرات تصمیم گیرنده ای که در تهران بعد از گذشت 4 ماه هنوز  نتوانسته اند برای تعیین  یک مدیر  برای یک منطقه آزاد به اتفاق  نظر و توافق نهایی برسند متوجه این آسیب ها  و ضررها به مردم و سرمایه گذاران  کیش هستند یا خیر ؟ یا می دانند و به آن اهمیتی نمی دهند؟آیا می دانند تاخیر در ابلاغ قرارداد  یا  مصوبه یک پروژه چه لطماتی به سرمایه گذار وارد می کند؟! آیا می دانند چه خسارات میلیاردی ناشی از تاخیر در یک امضا ء و دستور و تصمیم به سرمایه گذار وارد می شود . همینطور در دیگر حوزه ها ی تجاری ، گردشگری ، اجتماعی و...و.... عدم ثبات مدیریت ها چه زیان هایی به بار می آورد و موجب دلسردی و بی انگیزه شدن سرمایه گذاران می شود .  به گواه آمار موجود و اعلام دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد 90 درصد سازندگی کیش توسط سرمایه گذاران بخش خصوصی انجام شده است . امروزه مطالبه  و درخواست اصلی همین فعالان اقتصادی و سرمایه گذاران آیا چیزی جزء تثبیت مدیریت در این منطقه است؟!

جالب است با شروع کار دولت جدید برای کنار گذاشتن نفر دولت قبلی ، با عجله  شخصی بعنوان سرپرست منطقه آزاد کیش  منصوب می گردد  که خود  علیرغم اینکه به پایداری مدیریت خود اطمینانی ندارد ،  دست به تغییرات گسترده در حوزه مدیران  زیر مجموعه در سازمان و شرکت های تابعه  ئمی زند!  حتی در این جا  هم اگر در جهت منافع جزیره و مردم مصلحت اندیشی می شد حداقل نباید این همه تغییرات گسترده صورت میگرفت تا با احتمال تغییر سرپرست ،  مجددا دوباره شاهد بهم ریختگی و فروپاشی مدیریتی در کیش باشیم.در دوره کوتاهی که متاسفانه چیزجدیدی  ایجاد نشد ، کار جدیدی خلق نشد بجز شعارها و وعده هایی که داده شد و در آخر هم رسما مکتوب  اعلام شد  خود تسلیم آنهایی شده ایم که وعده مبارزه با آنها را داده بودیم! نوایی لواسانی  که در روز معارفه شعار مبارزه با متخلفان و سوء استفاده کننده گان ازبیت المال  و جلوگیری از تخلفاتشان را داده بود در روز پایانی برای مبارزه با آنها اعلام ئ ناتوانی کرد و عنوان نمود خود  تسلیم فشار  آنها شده....! و متاسفانه دبیر شورایعالی مناطق آزاد نیز  با پذیرش استعفاء بجای دفاع از مدیر منصوب خود بر این ادعا صحه گذاشت! آیا این  یعنی اینکه از این پس صاحبان زر و زور برحکمرانی  کیش تسلط خواهند داشت و آنهاهستند که با فشار تعیین می کنند چه کسانی مدیر عامل باشند و چه کسانی نباشند؟! تا همواره  بستر  تخلفاتشان مهیاء باشد؟!  آیا تسلیم در برابر این موضوع با سیاست و شعار دولت سیزدهم و رئیس جمهور محترم که فساد ستیزی است مغایرت ندارد ؟ آیا اختلاف نظر  بر سر تعیین مدیر یک منطقه آزاد بعلت هر گونه گرایش و نگاه  گروهی  و دسته ای  در تعارض با منافع ملی کشور نیست ؟  اختلافی که متاسفانه تاکنون سرمایه های زیادی را  به هدر داده است و اگر به همین منوال پیش برود موجب فروپاشی سرمایه هایی در کیش خواهد شد که سالها  برای خلق  آنها  خون دل های زیادی  خورده شده است.