برای آنها مهم هم نیست
که شاید روزی این خصلت گریبانگیر خودشان نیز بشود.آمدهاند که نشود. آمدهاند که
انجام نگردد. آمدهاند که مجوز فلان هتل صادر نگردد. آمده اند که پایان کار داده
نشود. آمدهاند که آن نمایشگاه برگزار نشود. آمده اند که فلان سرمایه گذار سنگ
قلاب شود. آمدهاند که کسری بودجه سازمان را از راه جریمه گرفتن ها برطرف کنند.
آمده اند
که فقط بگویند، تامین اعتبار نشده است. آمده اند که لذت ببرند بابت کار
راه ننداختن ها. لذا پاراف نامه ها 3 رقمی می
شود. کیشوندان و بومیان پاسکاری شده
از این اداره به آن اداره، قهرمان دومیدانی می شوند. مدارکشان گم می شود. اصلا
برق
تالار شهر قطع میشود. وقت تعمیرات سالن فرا می رسد. کامیون دارو گم می شود. جوهر
خودکار تمام میشود.
روزی قیف نیست، روزی قیر نیست و روزی کبریت و خلاصه اینکه همه
توانشان را برای نشدنها و نمی شودها خرج میکنند.
آقای مدیرعامل! قبل از اینکه از معاونان و مدیران
جدید و قدیم سازمان گزارش کار بخواهید، از ایشان بخواهید قفلهای معاونت و مدیریت
تحت اختیار خود را شناسایی و سپس باز کنند. ببینید چه گشایشی که فراهم نمی شود. هومان |