تصورشان این است هر تحلیل و ارزیابی از وضعیت جامعه و مردم
داشته باشند کاملا دقیق و درست است و
اکثریت مردم در گمراهی و اشتباه هستند و توسط آنها باید راهنمایی شوند! این دسته از مدیران فقط افکار و دیدگاه خودشان
را قبول دارند و در برابر نقدها و پیشنهادات متفاوت با نظرشان که در جهت صلاح
جامعه بیان می شود بر می آشوبند! و موضع
می گیرند .تصورشان این است دیگران حتما قصد
تخریب فرهنگ و تمدن کشور و ارزش های اجتماعی جامعه را دارند و میخواهند به فرهنگ و اصالت جامعه
آسیب برسانند !
در این باره 3 نکته
باید ذکر کنیم:
اولا: اینکه این حوزه مسئولیتی که در
اختیار افراد قرار می گیرد فقط وفقط برای خدمت به مردم و حل مشکلات جامعه است
.یعنی مسئول می آید تا با فکر و تدبیر و برنامه شرایط رفاه و آسایش جامعه و روند بهتر زندگی
برای مردم را فراهم کند و مشکلات در این راه را حل کند و امکانات جامعه رابرای
زندگی بهتر مردم افزایش دهد نه اینکه خود برای
مردم مشکل و سد راه ایجاد کند . یعنی یک مسئول
در پایان هر روز کاری خود با خود بیاندیشد امروز چه مشکلی ازمشکلات مردم وجامعه را حل کرده و چه طرح و برنامه ای
برای بهبود حال جامعه ارائه داده است نه اینکه با توسل به هزار بهانه بخواهد
مشکلات مردم را بیشتر کند !
دوما : باید بدانیم و یادمان باشد همه
این پست ها و مسئولیت ها موقت و زودگذار است و در واقع امانتی است در اختیار که با
استفاده از ظرفیت آن در یک دوره موقت کار مردم و جامعه را بهتر پیش ببریم و
امکانات جامعه را برای بهتر زندگی کردن مردم افزایش دهیم. حداقل در کیش همه
خاطرشان هست چه مدیران و مسئولانی بودند که در جایگاه خود چه قدرت نمایی هایی که نکردند!! وقتی روی صندلی مدیریتی می نشینند
یادشان میرود این صندلی موقتی و امانت است وآن چنان در جلد آن فرو می روند که گویی
تمام عمر با آن هستند غافل از اینکه بفاصله
یک چشم بهم زدن با اخم و نظر یک مدیر دیگر باید آن را رها کنند !
پس چه بهتر عملکردی داشته باشیم که وجدان
خودمان از بابت خدمتی که کرده ایم آسوده باشد ،آثاری ماندگار از خود برجای بگذاریم
وخاطره ای خوش از دوران مسئولیت ما در ذهن مردم باقی بماند وحداقل یک "پدر بیامرز" برایمان داشته باشد.
سوما : مسئولین هم از مردم همین جامعه
هستند و پس از کنار رفتن از مسئولیت باید
درون همین جامعه و با همین مردم زندگی کنند پس با اعمال سلایق شخصی و من در آوردی
در دوران مسئولیت ،شرایطی ایجاد نکنند که
بعد از پایان مسئولیت ، خود هم برای زندگی در جامعه ای که ساخته اند به زحمت بیافتند .
|