همان چیزی است که از فرودگاه تا میادین
جزیره و مساجد و حتی ساحل هم به چشم میآید!
شهری اینچنین!
پرچمهای سیاه عزا، در شهر به وضوح
دیده میشود؛ نمادهایی که نشان از برپایی مراسم عزایی چند روزه در جزیره دارد.
موضوعی که اولین قدمهای ورود گردشگران یعنی سالن داخلی فرودگاه شروع میشود و به
میدانهایی میرسد که موکبهای نذری و صلواتی برپا شده است و جوانها و نوجوانها،
با جان و دل، آن را میچرخانند؛ گاهی چای و گاهی عدسی! هرچه که هست، نذری است که
باید ادا شود و اتفاقا که چقدر همدلانه انجام میشود. حالا اینجا و در جزیره کیش،
ساکنان و مسافران، در لابهلای پیادهرویهایشان، گردشهایشان و تفریحاتشان، سری
هم به این موکبها میزنند، در هوای دلچسب این روزهای جزیره چای میخورند و چند
دقیقهای در حال و هوای عزای حضرت زهرا نفس میکشند.
خستگیهایتان را در موکب به در کنید
«راستش را بخواهید، فکر نمیکردم در
کیش دیگر خبری از مراسم و عزاداری باشد.» این را عماد، پسر جوانی که همراه با
همسرش و دو زوج دیگر و در هوای خوب این روزهای کیش، به جزیره آمده است میگوید و
ادامه میدهد:« در این چند شبی که اینجا هستیم، یک پایمان در موکب میدان ساحل است
و یک پایمان هم در مراکز خرید.» این را با خنده میگوید و به همسرش اشاره میکند.
راست هم میگوید، موکب صلواتی برپا شده در میدان ساحل و دیگر میدانهای کیش، حسابی
در این روزها شلوغ است و چای صلواتی و نذری به دست اهالی و مسافران میدهد؛ از آن
چایهای خوش عطری که با ترکیبی از هل و دارچین، خسـتگی را از تن هرکسی رفع میکند.
میخواهد خستگی یک روز کاری برای ساکنان جزیره را رفع کند یا میعادگاه مسافرانی که
بعد از یک روز گشت و گذار، این چای و این جمع حسابی دلشان را گرم میکند. هرچه که
هست، نام و یاد فاطمه زهرا(س)، آنها را دور هم آورده است و خب چه چیزی بهتر از
این؟
موکبهای صلواتی در سطح شهر، از اولین روزهای
ایام شهادت حضرت زهرا (س) برپا شده و همچنان هم پابرجا است؛ موکبهایی که نوای
دلنشین مدح اهل بیت را در نیمههای غروب در محوطه پخش میکند و چای نذر حضرت زهرا
را به دست محبانش میرساند؛ البته که اینطور که عماد و باقی دوستانش میگویند،
گاهی نذروات دیگری هم در این موکب تدارک دیده و پخش شده است؛ انگار که هرکسی نذر و
نیتی دارد، آن را به دست بانیان این موکبها میرساند و خیالش راحت است که به دست
خوب کسانی سپرده است.
رزق یک سفر دو نفره
همینکه آفتاب غروب میکند و آسمان
جزیره به سمت تاریکی شب میرود، چراغهای مسجد امیر روشن میشود؛ چراغهایی که در
این شبها برای روضهخوانی و برگزاری مراسم عزاداری حضرت زهرا(س) روشن میشود و
فضای مسجد را برای اهالی روشن میکند.
حجتالاسلام وافی، سخنران شناخته شده و
محبوبی برای اهالی جزیره است؛ کسی که میتواند با نفوذ کلامش، جوانها را هم چند
دقیقه و تا چند ساعتی، در مسجد و در محفل محبان اهل بیت نگه دارد. از همزمانی
مادری کردن و حضور و فعالیتهای اجتماعی حضرت فاطمه زهرا میگوید و حسابی گوشهای
شنوا را جذب خوش کرده است. اینطور که به نظر میرسد، در فضای امروز جامعه، این
واقعیتها و اهمیت توانایی زنان و مادران، بیشتر از هر وقت دیگری به بیان و روشنگری
نیاز دارد.
در این میان با خانم رفیعی همکلام میشوم.
چند ماهی میشود که ازدواج کرده و این اولین سفر دو نفرهشان است؛ سفری که قرار
بود به جزیره گردی و تفریحات و غذاهای دریایی و گشت و گذار در مراکز خرید بگذرد
اما رزق دیگری هم برایشان داشته است:« همین اطراف بودیم که صدای اذان را شنیدیم؛
برای خواندن نماز به مسجد آمدیم و اصلا خبر نداشتیم که مراسمی برگزار میشود! حالا
با پیام با همسرم در ارتباط هستیم و تصمیم گرفتیم چند دقیقهای بنشینیم تا مراسم
تمام شود؛ شاید روزیمان این بوده است که میان این هیاهوی سفر، در این مجلس هم
حضور داشته باشیم.»