«محمد کبیری»، معاون پیشین وزارت کار و رفاه اجتماعی درباره موانع
بروکراتیک کارآفرینی و تأثیر آن بر اشتغال جوانان گفتگویی انجام داده است که می خوانید:
مهمترین
اقداماتی که به عنوان خط مشی گذار یا مجری، برای کاهش موانع بروکراتیک کارآفرینی
در ایران توصیه میکنید، چیست؟
مهمترین
اقداماتی که سیاستمداران باید انجام دهند، اتخاذ راهبردهایی هست که منجر به بهبود
فضای کسب و کار برای کارآفرینها میشود. ما دو شاخص جهانی داریم؛ شاخص سهولت
انجام کسب و کار و شاخص کارآفرینی که نشاندهنده وضعیت کارآفرینان در ایران هست.
در شاخص سهولت کسبوکار که به سفارش بانک جهانی از سال ٢٠٠٢ انجام شده و در گزارش
سال ٢٠٢٠، نشان میدهد که ایران بین ١٩٠ کشور رتبه ١٢٧ را گرفته و در سالهای اخیر
روند نزولی داشتهایم و ایران جزو کشورهای ضعیف محسوب میشود. ضعف شدید ایران در
زیرشاخص ورشکستیها، حمایت از کسبوکارهای خرد و دریافت اعتبارات بانکی نشان میدهد
که بیشترین قشری که آسیب دیدند از قشر میانی جامعه هستند که دسترسی آنان به
اعتبارات بانکی محدود بوده است و این زیرشاخصهای سهولت در کسبوکار نشان میدهد
که ما در قانونگذاری در جهت حمایت از کسبوکارهای خانگی و خرد قوانین مناسبی را
نداریم و باید بهسمت قانون گذاری شفاف و دقیق برویم.
مهمترین
مانعی که کارآفرینان با آن مواجه هستند عدم ثبات در سیاست های حمایتی
از کارآفرینان است و از طرفی در شاخص کارآفرینی هم که ۴٢ زیر شاخص دارد و ایران رتبه
٧٢ را درمیان کشورها را دارد در وضعیت مطلوبی قرار نداریم. پنج راهبرد برای ارتقا
در این شاخص ها وجود دارد که عبارت است از: توسعه شفافیت و دولت الکترونیک و از
بین بردن فرایندهای زائد برای آغاز و توسعه کسبوکار، توسعه زیرساختها همچون
انرژی، برق و گاز و...، تثبیت سیاست گذاری در صدور بخشنامهها و تنقیه قوانین دست
و پاگیر و آنچه که بتواند آینده اقتصاد را پیشبینیپذیر کند، سیاستگذاری مالی و
پولی و بانکی برای حمایت از کارآفرینان و حمایت از R&D و
توسعه بازار کارآفرینان.
آیا
با توجه به شرایط پیچیده فعلی، اقتصاد ایران قابلیت پذیرش کارآفرینی و رشد را
دارد؟ مهمترین موانع در این راه چیست؟
موفقیت
کارآفرین در خلأ رخ نمیدهد و کارآفرینان در چارچوب جغرافیای خودشان شکل میگیرند
و وابسته به اقتصاد جامعه محلی ملی یا فراملی هستند و ما باید کمک کنیم که با توجه
به شرایط اقتصادی ایران امروز تابآوری کسبوکارها را افزایش دهیم. به هرحال توسعه
کارآفرینی میتواند به اشتغال پایدار و سالم در بخش غیردولتی کمک کند که حتماً بار
بزرگی از جامعه و طبقه متوسط را برخواهد داشت.
شرایط
اقتصاد کلان ایران نیز درگیر مسائل مختلفی است. اول از همه باید بگوییم که اقتصاد
ایران در دریای متلاطمی متأثر از سیاست خارجی گرفتار شده که باید به یک ساحل امنی
برسد تا کارآفرینان بتوانند براساس شرایط نرمال برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و
بلندمدت داشته باشند و مهمتر از همه کشور بتواند سرمایهگذاری خارجی جذب کند.
کشور سالانه بیش از ١۴
میلیارد دلار سرمایهگذاری بهطور میانگین نیاز دارد اما متأسفانه در دهه اخیر
میزان سرمایهگذاری خارجی حتی بهصورت میانگین کمتر از یکدهم این عددها بوده است
که آن هم بهخاطر تحریم هاست. اقتصاد ایران مبتنی بر رانت است و دچار نفرین منابع
شده است که بعضی کشورهای دارای منابع زیرزمینی نظیر نفت گرفتار آن میشوند و از
طرفی دچار رکود تورمی شده است که سم مهلکی برای کارآفرینان و بهشت دلالان است و
این امر انگیزه جامعه را کم میکند که سرمایههای خود را هرچقدر کم بخواهند در
اختیار کارآفرینان قرار دهند و همه بهدنبال دلالی میروند. پس باید با یک سیاست
درست این رکود تورمی را معالجه کنیم.
از
طرفی کمبود نقدینگی مورد نیاز کارآفرینان و تحریمها ادامهدار شدهاند. بستر
ایترنتی کشور ضعیف است و در کنار اینها، مهاجرت نخبگان و کمبود نیروهای متخصص و
مشکلاتی نظیر بیمه و مالیات و عدم دسترسی به بازارهای جهانی و عدم ثبات نرخ ارز
دغدغههای کارآفرینان ما هست. باید با یک سیاستگذاری مناسب بتوانیم آرامش را
برگردانیم و چالشها را به کمترین حد ممکن برسانیم و نتیجه این خواهد بود که ما از
یک اقتصاد رانتی دولتی به یک اقتصاد رقابتی و دارای اشتغال پایدار برسیم تا تولید
و توزیع عادلانه ثروت در جامعه سرعت بگیرد.
جامعه مدنی برای تسهیل روند فعالیت کسب و کارها، چه اقدامات خاصی را میتواند
پیش بگیرد؟
باید
فرهنگ کارآفرینی را تقویت کرد. ما میتوانیم زیر شاخصهای شاخص کارآفرینی را بهعنوان
راهنمای کار خود مدنظر قرار دهیم و کمک کنیم تا جامعه روند کارآفرینی را تسهیل
کند.
من
معتقدم نهادهای مدنی هم میتوانند به این تسهیلگری کمک کنند و پویایی نهادهای
مدنی برای اصلاحات اقتصادی ساختاری در کشور و حکمرانی خوب میتواند دریچه ای ایجاد
کند که موجب تقویت قشر متوسط جامعه و توسعه متوازن خواهد شد.
آیا
تجربیات ایران در زمینه کارآفرینی با سیر کشورها مقایسه شده است؟ چگونه میتوان از
این تجربیات برای ارتقای وضعیت کارآفرینی در ایرران استفاده کرد؟
وقتی
از شاخصها صحبت میکنیم مدنظر داریم که ایران در کنار سایر کشورها مقایسه میشود.
ایران در شاخص «سهولت انجام کسبوکار» در سال ٢٠٢٠ رتبه ١٢٧ و در سال های اخیر
اخیر افت نسبتاً قابل توجهی را به خود دیده است در بحث شاخص کارافرینی رتبه ٧٢ را
دارد و در حوزه نوآوری رتبه را ۵٢
دارد. ازاینرو در مقایسه با نیوزلند و هنگکنگ و سنگاپور که جزو ٣ کشور برتر از
نظر شاخص سهولت کسبوکار هستند فاصله بسیاری داریم؛ در زمینه مجوز ساختوسازها و
زیرساختهایی مثل برق و اجرای قراردادها فاصله کمتری داریم. در زیرشاخص «حمایت از
کسبوکارهای خرد» و امکان سرمایهگذاری نیز ایران بیشترین فاصله را با کشورهای
برتر دارد. برای همه ما ملموس است که سیستم بانکی ایران فاصله جدی با درک برای
ایجاد بستر توسعه کارآفرینی و توسعه کسبوکارهای نوین دارد. یعنی آنچه که ما را تا
به اکنون در همین رتبه نگه داشته بیشتر از جنس همین شاخص زیرساختهای فیزیکی بوده
است و از آنچه تا الان عقب ماندیم زیرساختهای غیرفیزیکی همچون تنظیم مقررات شفاف
و مناسب و دسترسی به اعتبار که نیازمند بازنگری ویژه است. این خطر را باید اعلام
کنیم که مزیت ایران در زیرساختهای فیزیکی بوده که آنهم چندسالی است مول تامین برق
دچار چالش شده است. مقایسه ایران با کشورهایی که دارای اقتصاد نوظهور هستند، مثل
افریقای جنوبی، هند، روسیه، چین و برزیل در سال ٢٠١۴ وضعیت اینها همه نسبتا نزدیک
به هم بوده ولی در سال ٢٠٢٠ همه این کشورها از ایران عبور کردند و فاصلهشان با ما
بیشتر شده است. ایران متأسفانه از کشورهایی که در سال 2010 در کنار خود داشته نیز
عقب افتاده و امتیازش از کنیا و اردن و فیلیپین نیز کمتر شده است و در منطقه هم
ایران کمی بهتر از عراق است و بقیه کشورهای عربی فاصله زیادی با ایران دارند و این
نشان میدهد که ما نتوانستیم با منابعی که داشتیم در راستای توسعه حرکت کنیم.
ما نتوانستیم از مزیت نیروی کار ارزان و بالا رفتن ارز که در ظاهر چالش بود اما
برای صادرات فرصت خوبی بود، در جهت بالا بردن رتبه اقتصادی خود و توسعه بازار
کارآفرینان خود استفاده کنیم. ایران باید از الگوی اقصاد نوظهور استفاده کند.
زیرساختها را تقویت کند و با انتقال تکنولوژی شرایط کارآفرینی را ارتقا بدهد.
چگونه
میتوان به عنوان یک نهاد حزبی، توجه جوانان ایران را به توانمندسازی فردی(از جمله
کارآفرینی) بهعنوان یک فرصت شخصی و همچنین مسیری برای توسعه اقتصاد ایران جلب
کرد؟
کارآفرینی
هم به عنوان یک فریضه و هم فرصتی برای ایجاد کسبوکار برای کسی که فعالیت مدنی
دارد، میتواند مفید باشد. برای کسی که فعالیت مدنی و اجتماعی دارد این یک مزیت
است که بتواند مستقل از نهادهای قدرت هم برای خودش درآمدزایی کند و هم باعث ایجاد
اشتغال شود و این بر استقلال و حریت افراد تأثیر میگذارد. از طرفی تشویق جوانان
به کارآفرینی کار پسندیدهای است. در سطح جهانی شاخصی داریم با عنوان شاخص توسعه
جوانان که از ۵
زیرشاخص تشکیل شده است و تحقیقات از تاثیر اشتغال و فعالیت های مدنی جوانان بر رشد
اقتصادی حکایت دارد.