به گزارش خبرنگار اقتصاد کیش؛ ثمره رشیدی؛ مجری با سابقه و خوش صدای صدا و سیمای مرکز کیش در ابتدای صحبتش به خبرنگار ما می گوید: خوشحالم که این روزها باوجود اینکهراههایزیادیبرایکسباخبار وجود دارد اما هستند مخاطبانی کههمچناناهلروزنامههستندوبویخوشورقهاولمسروزنامهوخوانشآنهنوزو هر روز حالشانراخوبمیکند...

ثمره رشیدی آذر ماهی و متولد 1367 و اصالتا کرد است. رشته حقوق خصوصی در مقطع کارشناسی ارشد را به پایان رسانده و قصد ادامه تحصیل دارد.سابقه کار در صدا و سیما را پیش از ورود به کیش داشت. از اواخر تیرماه 1388 به جزیره آمد و 14 سال است که در جزیره کیش زندگی می کند. تاریخ دقیق فعالیت در صدا و سیمای مرکز کیش را به خوبی به خاطر می آورد؛ دوم آذر ماههزار و سیصد و هشتاد و هشت...

در نوشتار پیش رو گفت و گوی ما با این مجری نام آشنا و توانمندجزیره کیش را بخوانید:

اولینتجربهاجرای شما کجاشکلگرفت وچطوربهتواناییاجرادرخودتانپیبردید؟

اولین تجربه من حوالی سالهای 85 و 86 بود و در واقع اجرای غیر رسمی به حساب می آمد. همیشه از سال های قبل از آن و در ایام مدرسه سرپرست گروه سرود، نمایش، تئاتر و مجری برنامه ها بودم و انگار در من نهادینه شده بود. اما به لحاظ حرفه ای اولین بار اجرای یک مراسم فارغ التحصیلی در سال 85 به من محول شد که در واقع اولین اجرای رسمی من روی استیج به حساب می آمد. پر از استرس و تجربه های جدید بودو اولین بار که فیلم اجرای خودم را دیدم مثل همه کسانی که وقتی برای اولین بار اجرای خود را می بینند یا صدایشان را می شنوند حس خوبی ندارند،من هم حس خوبی نداشتم اما احساس کردم این کار می تواند بخشی از من باشد. در همان سال یعنی سال 85 کسی که در این مراسم حضور داشت و اجرای من را دیده بود پیشنهاد دیگری برای اجرای یک جشنواره موسیقی را داد که در واقع دومین اجرای من بود و نخستین باری که از صدایم کسب درآمد کردم. ولی اینکه چطور به شکل یک حرفه به این موضوع نگاه کردم خب؛ از همان بچگی این حس در من وجود داشت اما فکر نمی کردم برای من حرفه باشد؛ آرزویش را داشتم اما آن زمان هاباور نمیکردم که به آرزویی دست یافتنی تبدیل شود. یک بار یکی از اقوام ما که کار صداپیشگی انجام می داد از من پرسید که این صدای خود توست که با آن صحبت می کنی یا نقش بازی می کنی؟ من گفتم: چرا باید در زندگی معمولی نقش بازی کنم معلوم است که صدای خودم است و اوگفت اگر واقعا اینطور است بهتر است بیشتر از صدایت استفاده کنی...از آن به بعد به برخی از موسسات معرفی شدم، توانستم دیپلم فنی و حرفه ای گویندگی بگیرم و با کمک اساتید این فن، کار خود را شروع کنم.

رشتهتحصیلیتاندراجراچهکمکیبهشماکرد؟

در ابتدا شاید رشته حقوق کمی بی ربط به اجرا به نظر برسد و یا اینکه اینگونه به اذهان متبادر شود که اهالی هنر اینگونه نیستند ولی از آنجا که هر انسانی ابعاد و توانایی های مختلفی دارد فکر می کنم دانستن اصطلاحات و مباحث حقوقی و اشراف بر قانون بخصوص در اجراها و گفت و گوهای کارشناسی بسیار کمک کننده بود و توانستم اجراهایی با عنوان مجری کارشناس در برنامه ها داشته باشم و صحبت های چالشی با کارشناسان رد و بدل شود.این رشته به من کمک کرد کهتنها یک مجری صرف نباشم و در بحث های قانونی و حقوقی گفت و گوهای خوب وسازنده ای داشته باشم .

علاقمندان به حوزه اجرا باید چه ویژگیهای شخصیتی و اجتماعی داشته باشند؟

علاقمندان به اجرا باید دوست داشته باشند که حرف بزنند این موضوع با پر حرفی فرق می کند. باید مهارت شیرین صحبت کردن را داشته باشند و حتی زمانی که زیاد صحبت می کنند آن صحبت بایستی شیرین به گوش برسد. این مهارت کاملا اکتسابی است و علی رغم اینکه بسیاری فکر می کنند خوب صحبت کردن وراثتی است باید بگویم حتی کمتر از 10 درصد سهم وراثت است. این موضوع بسیار بستگی به محیط اطراف و اینکه در معرض چه چیزهایی قرار داریم دارد. فکر می کنم آدم هایی که کلا دوست ندارند مشکلاتشان را با صحبت حل کنند و ساکت هستند و زبان دیگری برای ارتباط گرفتن با اطرافیان انتخاب می کنند،مناسب کار اجرا نیستند. کسی که می خواهد مجری باشد باید بلد باشد که احساساتش را به درستی به زبان بیاورند و مدیریت کنند و این افراد می توانند کاندیدای مناسبی برای حوزه اجرا باشند.

کسانی که تازه به این حوزه ورود کرده اند یا علاقمند به اجرا هستند دوست دارند بدانند چگونهمیشوداسترسهایاجراراکنترلکرد؟

هستند کسانیکه علاقمند به کار اجرا هستند اما فکر می کنند که باید اضطراب زیادی را تحمل کنند.من افتخار داشتم که شاگرد خیلی از اساتید عزیز باشم و از همان زمان که کار را به صورت حرفه ای شروع کردم و در محضراساتیدی چون محمد رضا صولتی، محمد رضا علیمردانی، رضا رشید پور، خانم آرزو آفری و سحر چوبداراساتید بزرگی برای من بودند و بسیار از آن ها آموختم.من با دوبله کارم را شروع کردم یکی از مسائلی که اساتید همیشه روی آن تاکید داشتند این بود که : استرس را نمی شود کنترل کرد و اصلا چرا باید کنترل کرد؟ استرس را باید مدیریت کرد! آن موقع متوجه منظور آن ها نشدم چون سن کمی داشتم اما این روزها متوجه می شوم که مدیریت استرس یعنی چه! اگر استرس وجود نداشته باشد یکسری اتفاق ها که در طول اجرا برایمان می افتد؛ مثلا سکسکه مان بگیرد یا اتفاقاتی از این دست قابل کنترل نیست بدین معنا که اگر استرس وجود داشته باشد تمرکز مغز به سمت استرس خواهد رفت و شما هر حال بدی هم داشته باشید، شما را ترک می کند. استرس اصلا حال بدی نیست فقط لازم است که مدیریت شود که ما در کلاس های فن بیان به این موضوع می پردازیم.

مهمترينعاملماندگاري يكمجريدر ذهن مردم ازديدشماچیست؟

مردم ما بسیار با هوش هستند و اگر زمانی مجری اشتباهی کند و این هوشمندی مردم را دست کم بگیرد صد در صد باخته است. مجریان ارزشمندی مثل رضا رشید پور و عادل فردوسی پور و... با اینکه این روزها تریبونی ندارند اما انگار روی قلب مردم حک شدند! شاید بسیار از مجریان محبوب به لحاظ معیارهای اجرا و مجری گری معیارهایی به حد کمال نداشته باشند اما آنچیزی که در ذهن مردم ماندگارشان کرده هوش مردم استمردم کاملا می فهمند که چه کسی سنگ آن ها را به سینه می زند؟ چه کسی قلبش برایشان می تپد؟ وقتی راجع به موضوعی حرفی میزنند چقد شوق برای آنتن زنده و رو دررویی بامردم وجوددارد. مردم خیلی زود این را متوجه می شوند و مجری بازخورد آن را خیلی زود از مردم می گیرد اگر چیزی جز این فکر کنیم حتما باخته ایم.

بيشتردرچهزمينههاييمطالعهداريد؟

صادقانه می گویم که مطالعه همیشه فرشته نجات من در زندگی ام بوده و هست و هر وقت حال بدی دارم مطالعه برای من جواب داده و بنابراین یک جورایی به کتاب پناه میبرم. کتابهایی که می خوانم بیشتر در موضوعات فلسفه، روانشناسی، انگیزشی،مهارت های زندگی و بیشتر تمایل به تهیه نسخه های اصلی کتاب را دارم و در حال یادگیری و آموزش زبان هم هستم. خوشحالم که سعی می کنم با زبان بین المللی هم با مردم ارتباط برقرارکنم و یکی از علاقمندی های من است. برخی از کتاب ها به حال روحی و انتخابهای درست در زندگیمن کمک بسیاری کرد.

براياجرايخوبچهويژگي‌هاوفاكتورهاييرالازممي‌دانيد؟

آن چیزی که مردم فکر می کنند که یک مجری نیاز دارد تا توسط رسانه پذیرفته شود صدا و سیمای خوب، پوشش مناسب، اکت و حرکات و بازی قشنگ با کلمات است . نمی خواهم این را رد کنم و بگویم نیازی نیست؛ قطعا این فاکتورها می تواند چاشنی کار شما باشد اما فقط  چاشنی! صدای خوب هر کسی فقط در چند دقیقه اول جذاب است و باقی فاکتور ها نیز همینطور اما بعد از طی دقایق اولیه دیگر کسی کاری ندارد که ثمره رشیدی با چه صدایی یا چه ظاهری نمایش داده می شود. همه به این فکرمی کنند که این شخص چه می گوید؟ یعنی بعد از مدتی صدای شما آنقدر جذاب نخواهد بود هر چقدر هم که زیبا باشد، اینکه یک اجرا کننده چه چیزی برای ارائه داشته باشد مهم است. قطعا ما در صدا و سیمایمان دخل و تصرفی نداریم اما در آنجه که می گوییم پیامی که باید پر مغز و حسابی باشد دخیل خواهیم بود. مخاطب ما کاملا باهوش است و این را از کلام شما می فهمد او می داند که چقدر خلوص در اجرا وجود دارد و این را خیلی زیاد و خیلی زود متوجه میشود. اینها نکاتی است که تجربه در این سال ها به من ثابت کرده است.

ازكداميكازبرنامه‌هاييكهدرآناجراداشتيدبيشتررضايتداريد؟

افتخار داشتم در بسیاری از برنامه های تلویزیون و رادیو حضورداشته باشم از برنامه های کودک و نوجوان تا برنامه های حقوقی ، صبحگاهی، شبانگاهی و برنامه هایی با عناوین و در حوزه های مختلف صداپیشگی ولی بیشتر برنامه هایی که حول محور خانواده است را مثل کیش و زندگی که سال ها افتخار اجرای آن را داشتم را اجرا می کنم و در حال حاضر اجرای برنامه "کیشانه"بر عهده من است. ولی اگر بپرسید که از کدامیک رضایت بیشتری دارم باید بگویم که با توجه به اینکه بیش از 12 سال است که برنامه صبحگاهی "روز از نو" را در رادیو اجرا می کنم از این برنامه رضایت بیشتری را داشتم چون شبیه شخصیت واقعی من است و خیلی نیازی نیست که حواسم باشد که چه می گویم. این برنامه را واقعا دوست دارم و اگر با دقت گوش داده شود حرف هایی برای گفتن دارد.

براياجراهاي‌تانالگويخاصيداريد؟

این روزها الگوی خاصی ندارم و سعی می کنم در اجراها خودِ واقعی ام باشم. ولی در ابتدای کار اساتید زیادی را دنبال می کردم. اجراهای متفاوت توام با شور و نشاطخانم ژیلا صادقی برای من خیلی خوشایند بود و در رادیواجرای خانم فاطمه صداقتی را بسیار دوست داشتم هنوز هم کسانی که در رادیو صدای من را می شنوند این تصور برایشان پیش می آید که من از ایشان تقلید می کنم (که حتیاگر این موضوع صحت داشته باشد برای من باعث افتخار است) اما نزدیک به 15 سال است افتخار شنیدن اجراهایشان را نداشته ام اما شاید شور و شیطنتی که در اجراهایشان دارند باعث این تصور شده است. آقای سعید توکلی هم برای من الگوی بسیار خوبی بودند و اما در کل این روزها سعی می کنم روی خود واقعی ام کار و تمرکز کنم.

اخیرا دورهای فن بیان را برای علاقمندان برگزار کردید. هدف از برگزاری این دوره ها چیست؟ استقبال در جزیره کیش چگونه بود؟ آیا در آینده هم چنین کلاس ها و یا کلاس های مشابهی را خواهید داشت؟

بله؛ سال گذشته بود که ما دوره های فن بیان را به صورت حضوری و مجازی آغاز کردیم و شروع خوبی بود.بواسطه اتفاق هایی که در جزیره افتاد و در طول ماههایی که گذشت کلاس ها کمی به تعویق افتاد که البته اشتباه بود و باید ادامه پیدا می کرد. 11 ماه بعد دوباره کلاس های فن بیان بواسطه حضور موسسه حقوقی و داوری عدالت ناصری و پیشنهاد خانم دکتر ناصر بخت شروع شد. در توضیح علت برگزاری این کلاس ها باید بگویم علی رغم آنکه در خیلی از اوقات مدعی هستیم که خیلی خوب می توانیم با هم ارتباط برقرار کنیم اما واقعا مشکل برقراری ارتباط داریم و بسیاری از سوء تفاهمات ما به خاطر این است که اصول ارتباطات درست را نمی دانیم چون مانند خیلی از مسائل دیگر برایش آموزش ندیده ایم. با این هدف کارگاه فن بیان تشکیل شد با توجه به ظرفیت های جزیره و کمی رودربایستی که مردم کیش باهم دارند و یکدیگر را می شناسند. خیلی ها می خواستند در کارگاهها حضور داشته باشند اما به واسطه موقعیت شغلی ترجیح دادند این اتفاق نیفتد اما واقعا حضور در این کلاس ها هیچ اشکالی ندارد و حتی اگر یک نفر متقاضی باشد بدون شک برای همان یک نفر کارگاه را ادامه می دهم چون آن فرد برای خودش، ارتباطاتش و انسانهای اطرافش ارزش قائل شده و ان شاالله در ماههای آینده به صورت متناوب با عناوین مختلف کارگاهها را برگزار خواهیم کرد.

چه برنامه ای را این روزها روی آنتن تلویزیون کیش دارید. کمی درباره ویژگیهای آن برایمان بگویید.

این روزها در شبکه کیش برنامه "کیشانه" را اجرا می کنم و هر روز ساعت 9 تا 10 صبح روی آنتن سیمای مرکز کیش می رود و روزهای زوج در خدمت مردم هستم .ماهیت اصلی برنامه اطلاع رسانی و بخشی از آن سرگرمی ونشاط بخشی است.سعی می کنیم از مسئولان، مدیران، کارشناسان دعوت کنیم که بیایند و آن چیزی که نیاز هست را به مردم بگویند. به طور کلی برنامه خوبی است و می تواند پله های ترقی را بپیماید و در عین حال سعی دارد مخاطب خود را جذب نماید.در رادیو "قصه های قد و نیم قد" در بخش کودک را دارم که شب ها پخش می شود و همچنین برنامه "روز از نو" که صبح ها در خدمت شنونده ها هستم همانطور که قبلا گفتم این برنامه بیش از 12 سال است که روی آنتن است و دو سال قبل هم گزارشگر این برنامه بود، امیدوارم مرم هم از ما راضی باشند.

برای جذب بیشتر مخاطبان تلویزیون خصوصا در شبکه های استانی باید به چه نکاتی توجه کرد؟

ایده های زیادی دارم و تقریبا هیچکدام اجرایی نیستند و به همین خاطر از آن ها گذر می کنم و به آنچه می توانیم انجام دهیم بسنده می کنم. اینکه در شبکه های استانی چه کنیم را با مثالی توضیح می دهم: شما در شبکه سراسری شاید اجازه نداشته باشید که به عنوان یک مجری از فلان بازار تعریف کنید و اسم برندی را بیاورید و در رابطه بااشاره به اسامی تبلیغاتی معذوریت دارید اما در جایی مثل جزیره کیش که همه مردم یک جورهایی باهم خانواده هستند این معذوریت ها کمتر وجود دارد ودرکیشمجری میتواندمخاطبخودراباریزجزییاتصدابزند. به عقیده من اگر به ویژگی های بومی جزیره بیشتر توجه کنیم و روی آن ها متمرکز شویم باعث خوشحالی مردم و احساس نزدیکی بیشتر آن ها با رسانهمی شود.

سخنی با مردم کیش داشته باشید.

با مردم حرف های زیادی در رسانه ها میزنم اما هنوز هم با آن ها حرف دارم. می خواهم بگویم می دانم که بسیار باهوشید و بسیار دغدغه مند برای حال خوب جزیره و مردم کیش هستید ما هم در حد توان سعی می کنیم که در رسانه کاریکنیم که حال و احوال مردم بهتر باشد. میدانم که چه انتظارهایی از رسانه دارید و خیلی خوب می دانم که لیاقت شما خیلی بیشتر از این حرف ها است امیدوارم که روزی بتوانیم در شان شما برنامه بسازیم و آنچه که لایقش هستید را چه در رادیو و چه در تلویزیون تقدیم کنیم. من واقعا دوست دارم مردم کیش را رو در رو ببینم نه از قاب تلویزیون و رادیو واقعا دلم می خواهد پای صحبت مردم باشم و اگر کمکی از من برمی آید انجام دهم. از این موضوع استقبال خواهم کرد و امیدوارم این حس دو طرفه باشد.

اگر موردی در سوالات نبود اما مایل به بیان آن هستید بفرمایید.

دوست دارم در مورد آینده بگویم؛ از نظر من دیر نیست آن زمانی که صدای صلح و دوستی و آرامش برای مردم کل دنیا به گوش برسد و فکر می کنم و آرزو دارم که این پیام را به کل مردم دنیا برسانم.

حرف آخر

بزرگی گفت: خیلی از اوقات پشیمان می شویم بابت کارهایی که انجام داده ایم  وگاهی بابت انجام ندادن برخی کارها، ولی سراغ ندارم کسی را که از مهربانی پشیمان شده باشد و انگار که "مهربانی منطقی ترین گفت و گوی دنیاست". در جایی دیگر خواندم که برای موفق شدن باید بی رحم بود حتی با خودت ! اما بین مهربانی و بیرحمی مرز بسیار باریکی است که اگر توانستیم به سلامت از آن عبور کنیم بدین معنی است که به درجات تکامل انسانی نزدیک تر می شویم.

سپاس از شما که در این گفت و گو شرکت کردید.

خوشحالم که هر روز در برنامه "روز از نو" روزنامه اقتصاد کیش را مرور می کنم و قدردان محبت های شما هستم . موفق باشید.