چکیدهی معنای آموزهی «کلیله و دمنه» در نخستین فرازِ این نوشته
به معنای آن است که هر فردی اگر سررشتهی تمام امور را منحصراً به دست گیرد و هیچ رقیبی
برای خویش نداشته باشد و فارغ از هرگونه نظارت رفتار کند، بیگمان اعتنایی نیز به هیچکس
نخواهد داشت و بیتوجه به همگان راهِ خویش را، حتی اگر به چاه باشد، طی خواهد کرد.
تأکید بر ضرورتِ پرهیز از انحصارگرایی در دورانِ نوینِ «دولت – ملتها» با گذار از دورانِ یکهسالاریِ تمامیتخواهِ روزگاری
صورت گرفت که یک نفر برای یک قوم تصمیم میگرفت و بیاعتنا به آرای رقیب، در پی آن
بود تا در هر شرایطی قدر بیند و بر صدر نشیند.
۲. پشت سر گذاشتنِ انحصارگرایی
در تمام زمینهها، از میوههای درختِ دموکراسی است که باور دارد «همه چیز را همگان
دانند و هنوز "همگان" از مادر زاده نشده است.» رویهی دموکراتیک میطلبد
تا میدان گشوده شود و هر آنکس متاعی دارد به میان آورد و «شهروندانِ آزادِ برابر» اختیار
داشته باشند آنچه را که برای «خیرِ» خویش دارای «بیشترین منفعت» درمییابند برگزینند.
ناگفته پیداست که این گزینش «یک بار برای همیشه» نخواهد بود و شهروندان باید بتوانند
هرگاه «خیر» بهتری را با «منفعتی بیشتر» یافتند جایگزینِ انتخابِ پیشین خویش نمایند.
بدینترتیب و در میدانِ رقابت همواره عرضهکنندگانِ ایدهها و کالاها و خدمات خواهند
کوشید «بیشترین منفعت» را با «کمترین هزینه» برای شهروندان تدارک ببینند.
آزادی درانتخاب،
به صورت خودکار، موجب خواهد شد تا همهی عرضهکنندگان همواره در اندیشهی بهبود و ارتقای
خدمت خویش باشند و بکوشند تا از رقیبان عقب نیفتند و در جادهی کامیابی، جا نمانند.
۳. به کیش برمیگردیم.
جزیرهای که به گردشگری نامبردار است و شهرهی این سرزمین. راههای رسیدن به هتلها
و رستورانها و گردشگاهها فراوان است و اما راهبَرهای رسیدن به این مقاصد، اندک. عمومِ
راهبرهای مسافران، خودروهایی هستند که در روزگارِ شبکههای فراگیرِ اجتماعی و سرویسهای
اینترنتی، هنوز نیز جابهجاییِ مسافران را در انحصارِ خویش میطلبند و در «حلقهی بستهی
انحصار» است که خودرأیی و عدم پاسخگویی و نکوشیدن برای بهبودِ
کیفیتِ خدمترسانی مجالِ رشد مییابد. و مگر در انحصار، اندیشهی تأمین «بیشترین خیر»
و «بیشترین منفعتِ دوجانبه» مجال بالیدن خواهد داشت؟ انحصارگرایان در همهی مفاهیم
و در همهی سرزمینها، «خود میگویند و خود میخندند» زیرا میدانند امکانِ طرحِ چون
و چرا از ایشان وجود نخواهد داشت. خودروهایی که جابهجایی مسافر را در انحصار خویش
میطلبند هیچگاه به اما و اگرِ مسافرانِ خویش پاسخ ندادهاند و پاسخ نیز نخواهند داد،
زیرا مسافرِ درمانده، ناچار به تمکین است چرا که گزینهای دیگر پیش رویش نمیبیند.
۴. اینترنت و توابعِ
آن همچون «بهار آمده / از سیمِ خاردار گذشته» و نمیتوان مقابلش ایستاد، همچنانکه نمیتوان
با سدسازی مانع از عبورِ نورشد. زندگیِ شهروندان به ویژه پس
از دورانِ کرونا، بیش از پیش با این پدیده گره خورده است. صرفاً میتوان خود را با
این پدیدههای جهانشمول سازگار ساخت. اینترنت بیش از هر چیز، میتواند شتابدهندهی
رویهی دموکراتیک باشد. اینترنت، بستری است برای رقابت و گسستن زنجیرهی انحصار. اینترنت
شفافتر شدن و شیشه ای شدنِ جامعه را به صورت همهجانبه فراهم میسازد و مجالِ
ارزیابی توسط همگان را تدارک میبیند. بدینترتیب «پاسخگویی» بدل به مطالبهی هر روز
شهروندان خواهد شد و چه شری گریبانگیرتر از این برای انحصارگرایان؟!
۵. «اسنپ» و
نمونههای مشابه آن، نه تنها ابزاری برای تأمینِ «خیرِ بیشتر» همراه با «منفعتِ بیشتر» در همهی جوانب است بلکه به سبب شکستنِ حلقهی انحصار در این زمینه، میتواند نمونهای
بسیار مؤثر در «دموکراتیکسازیِ همهجانبه» به شمار آید. تجربهی زیستهی موفق وکارآمدِ «اسنپ» و نمونههای مشابه آن در سرزمین اصلی،
روایتگرِ روزهایی به سامانتر در جزیرهی زیبای کیش خواهد بود. فراهمسازی بسترِ ارائهی
این سرویس میتواند زمینهی جذبِ روزافزون گردشگر را در پی داشته باشد و گامی در راستای
«تولیدِ بیشترین خیر» با تکیه بر «تأمین بیشترین منفعت عمومی» به شمار آید. مشارکتِ
رایگان و پرشورِ مردم در جابهجاییِ گردشگران و کیشوندان در این روزها که ایدهی انحصارگرایی
موجبِ خاموش شدنِ تاکسیهای کیش شده است و نیز ابراز شادمانی شهروندان در فضای حقیقی
و مجازی از راهاندازیِ «اسنپ» در کیش، روایتگرِ بسیاری چیزهاست. آنها خواستار رفع
انحصار هستند. کیش، انحصار را مات خواهد کرد
|