این عبارات، در ظاهر، از
یک حس تعلق محلی و غرور محلی نشأت میگیرد، اما در بطن خود، رگههایی از یک تفکر جزیرهای
خطرناک را نمایان میکند که میتواند بزرگترین مانع توسعه پایدار و ملی کیش باشد.
وقتی جزیره، خودش را جزیرهتر
میکند
تفکر جزیرهای، یعنی تصور
اینکه یک منطقه میتواند بدون تعامل، همکاری و پیوند با سرزمین مادر، به تنهایی رشد
کند. یعنی نادیده گرفتن این واقعیت که هیچ نقطهای—even یک منطقه آزاد با قوانین خاص—در اقتصاد، فرهنگ، گردشگری،
حملونقل و حتی امنیت، مستقل از بقیه کشور نیست.
این تفکر، در کیش، زمانی
خودش را نشان میدهد که:
• برخی مدیران، ورود برندها
یا شرکتهای سرزمین اصلی را تهدید میبینند
• برخی شهروندان، خود را فراتر
از قوانین ملی میدانند
• برخی فعالان اقتصادی، از
«تهرانستیزی» یا «غیرکیشیستیزی» بهعنوان ابزار رقابتی استفاده میکنند
• برخی تصمیمگیران، نیاز به
تعامل با وزارتخانهها و نهادهای ملی را «ضعف» تلقی میکنند
در نگاه اول، این جملات ممکن
است نشانهای از افتخار به هویت بومی یا کارآمدی مدیریتی باشد. اما تداوم آن، بهویژه
در سیاستگذاریها و رفتارهای اقتصادی، منجر به موارد زیر میشود:
۱. فروپاشی
اعتماد ملی به کیش
وقتی کیش خود را جدا بداند،
دیگر حمایتهای ملی، سرمایهگذاریهای دولتی، تسهیلات بانکی، و حتی عِرق وطندوستانه
نسبت به آن کاهش مییابد.
۲. ایجاد
دیوار ذهنی میان کیش و بقیه ایران
این دیوار، تعامل گردشگر
با جزیره را محدود میکند و احساس «بیگانگی» در بسیاری از مسافران ایجاد میکند. وقتی
یک مهمان احساس کند «غریبه» است، دیگر باز نمیگردد.
۳. ضعف در
انتقال دانش و تجربه از سایر نقاط کشور
تعامل با متخصصان و فعالان
موفق در سرزمین اصلی، یک فرصت است. نادیدهگرفتن آن، به فقر دانشی و عقبماندگی میانجامد.
۴. خروج تدریجی
از نگاه راهبردی ملی به کیش
کیش، اگر بخواهد همچنان به
عنوان «الگوی توسعه ملی» در سیاستهای کلان باقی بماند، باید خودش را بخشی از «کل»
بداند، نه جدا از آن.
راه بازگشت: از تفکر جزیرهای
به تفکر شبکهای
کیش باید از ظرفیتهای منحصربهفرد
خود استفاده کند، اما نه برای دور شدن از سرزمین اصلی، بلکه برای پیوند بهتر، عمیقتر
و هوشمندانهتر با آن. این مهم با اقدامات زیر ممکن میشود:
• ترویج گفتمان ملیگرایی توسعهمحور
در جزیره
• دعوت از متخصصان، اساتید،
برندها و کارآفرینان موفق کشور برای مشارکت در کیش
• توسعه همایشهای ملی و تعامل
مستمر با وزارتخانهها و نهادهای دولتی
• آموزش مدیران و شهروندان
در مسیر تعامل بینمنطقهای بهجای جداییطلبی منطقهای
• حمایت رسانهای از گفتمان
«کیش، جزیرهای برای ایران» بهجای «کیش جدا از ایران»
سخن پایانی
کیش باید به جای آنکه خودش را جدا از سرزمین اصلی
بداند، خود را پیشانی توسعه ایران بداند. باید به این درک برسیم که کیش بدون ایران،
یک جزیره کوچک است؛ اما کیش با ایران، میتواند دروازهای به آینده باشد. تفکر جزیرهای،
اگرچه آرام و نرم حرکت میکند، اما میتواند پایههای توسعه را در سکوت از بین ببرد.
امروز، زمان بازنگری در این مسیر است؛ پیش از آنکه دیر شود