اگرچه نقدهایی به انواع کنشگری دیجیتال وارد شده
است اما در شرایط امروز ایران و در خلاء نهادهای مدنی فراگیر و مؤثر و نیز در شرایطی
که مسئولان نگاهی خاص به هر حرکت گروهی دارند، شیوههای مختلف کنشگری دیجیتال اتفاقاً
ابزاری کارآمد و مؤثر برای شکلدهی به هویتی جمعیاند که با کمترین هزینه و بهشکل
مسالمت آمیز و به دور از خشونت، به دنبال ایجاد تغییر در تصمیم گیری ها است.
به گزارش خبرنگار اقتصاد
کیش؛ بعد از انتشار اخبار گسترده و حواشی ای که این روزها هواپیمایی کیش ایر با
موضوعات مختلف درگیر آن است انتشار خبری
با عنوان "کیش ایر در لیست
واگذاری سازمان خصوصی سازی" و "واگذاری صد درصد سهام کیش ایر"؛ جامعه
کیش را برای چندمین بار در بهت فرو برد. از لحظه انتشار خبر کارزاری خودجوش در
قالب اعتراض مدنی برای جلوگیری از اجرایی شدن این تصمیم به راه افتاد و با عنوان"
درخواست بازگشت مدیریت کیش ایر به سازمان منطقه آزاد کیش " شکل گرفت. امضاء
کنندگان این کارزار درخواست توقف این واگذاری به دلیل تجربیات بد گذشته را داشتند
و معتقد بودند مدیریت کیش ایر باید به سازمان منطقه آزاد کیش بازگردد، در کیش
بماند و به غیر واگذار نشود.
در خبر منتشر شده حسین قربانزاده؛ رئیس سازمان خصوصیسازی
با تاکید بر اینکه سازمان خصوصیسازی در سالهای گذشته درگیر چالشهای زیادی بوده است،
اظهار کرد: دلیل این چالشها واگذاریهایی بوده است که بعضا موفق و یا ناموفق بوده
است. به همین دلیل در طول یکسال گذشته که در سازمان خصوصیسازی مشغول به کار شدم، ترجیح
دادم در یک رویداد بینالمللی همه شرکتهایی که طی سالهای گذشته به صورت خرد، مدیریتی
و کنترلی واگذار شدهاند بررسی شوند.
رئیس سازمان خصوصیسازی در مورد ۲۰ شرکت دولتی که در لیست واگذاری قرار دارند توضیح داد: ۱۰۰ درصد هواپیمایی کیش، ۱۰۰ درصد لوله گستر اسفراین، ۷۶ درصد مجتمع صنعتی اسفراین، ۸۰ درصد آلومینای ایران، ۱۰۰ درصد معادن و صنایع معدنی طلای زرشوران، ۱۵ درصد مجتمع صنایع آلومینای جنوب، ۲۰ درصد توسعه نیشکر جانبی، ۱۰۰ درصد کشاورزی و دامپروری سفیدرود، ۴۹ درصد طراحی ساختمان نفت، ۱۶ درصد پالایش نفت امام خمینی (ره) شازند، ۴۰ درصد پالایش نفت کرمانشاه، ۱۷.۹ درصد پالایش نفت ستاره خلیج فارس، ۳۰ درصد عمران مسکن شرق، ۴۰ درصد عمران مسکن ثامن، ۱۰ درصد اپال پارسیان سنگان، ۳۵ درصد فولاد سفیددشت وغیره در لیست واگذاری قرار
دارند.
بعد از انتشار این خبر راه اندازی کارزاری برای جمع آوری امضاهای
مردمی به راه افتاد تا بلکه صدای مردم کیش به گوش مسئولان برسد و مدیریت کیش ایر
دوباره به سازمان منطقه آزاد کیش برگردد. برخی مردم از این تصمیم اظهار تاسف می
کردند و سرنوشت کیش ایر را مشابه شرکت "نیشکر هفت تپه" پیش بینی کردند و
عده هم گفتند شاید با واگذاری به بخش خصوصی اوضاع بهتری در انتظار کیش ایر باشد که
البته افزایش قیمت ها بیش از آن چیزی که امروز هست هم یکی از نتایج این گونه
واگذاری عنوان می شود. در این میان عده ای خواستند که سرمایه گذاران بخش خصوصی که
در این برهه حساس همیشه در صحنه بودند اعلام آمادگی کنند و دوباره کیش ایر را به
کیش بازگردانند.
یکی از کیشوندان در این باره گفت: اگر واقعا تصمیم
به خصوصی سازی کیش ایر گرفته شده و هیچ راه برگشتی نیست، به نظر می رسد جوامع کیش باید
متحد شوند و یک صندوق مشترک ایجاد کنند و به عنوان بخش خصوصی وارد گود خرید این ایرلاین
شوند. این کیشوند ادامه داد: صنایع و جوامع
کیش اعضائ بسیار پویا، فعال و دلسوزی دارد که با اتحاد می توانند از این مصیبت جلوگیری
کنند.
حسین شیرازی منش از پیشکسوت و فعال اقتصادی
جزیره کیش نیز در فضای مجازی با بیان اینکه واگذاری کیش ایرظاهرا جدی شده است گفت:
از کلیه صنوف مرتبط با صنعت گردشگری جزیره کیش اعم سرمایه گذاران، هتلداران، چارتر
کننده گان، بازاریان، آژانس های گردشگری، کلوپ داران، رستورانداران، تولید کنندگان
و بطور کلی تمامی فعالین اقتصادی و مردم کیش زیبا میخواهیم بخاطر حفظ کیش ایر بی تفاوت
نباشند و با اتحاد و همدلی و همراهی اجازه ندهند شرکت کیش ایر هم به مانند ۵۱ درصد سهم وزارت نیرو در شرکت آب و برق دست دیگران بیفتد وی گفت: اگر تلاش
نکنیم در آینده خودمان را نخواهیم بخشید.
اما راه اندازی کارزار و جمع آوری امضاء در
اعتراض به این واگذاری نکته قابل توجهی بود که باید دید به چشم مسئولان می آید یا
خیر؟ در ادامه این گزارش به بررسی میزان اثر بخشی این نوع اعتراض که در سراسر دنیا
مرسوم است خواهیم پرداخت.
تعریف کارزار:
"کارزار" یا
"کمپین "بستری برای اراده و خواست جمعی است، برای آنکه دغدغههای گروهی دیده
و صدای مردم شنیده شود. کارزار میخواهد برای ارائه خواستههای مدنی، به دور از هر
گونه هنجارگریزی و قانونشکنی بستری امن ایجاد کند. هدف آن طرح دغدغههای مردمی از
جمله فرهنگی، اجتماعی، صنفی، زیستمحیطی و
... است توسط افرادی که قصد دارند قدم کوچکی
برای بهتر شدن جامعه بردارند.
تاکنون
کمپینهای زیادی در فضای وب برای گردآوری امضای مجازی شکل گرفتهاند و بعضا نتیجه
بخش بوده اند.
اهداف و کارکردهای کارزار:
به عنوان یک ابزار کاربردی: جمعآوری امضا به عنوان یک راه حل برای درخواستهای
رسمی، همیشه وجود داشته و با روشهای مختلفی اجرا میشده است. از امضای طومارهای پارچهای
گرفته تا امضای شکواییههای رسمی. با توجه به پتانسیلهای وب و وسعت استفاده از اینترنت،
و نیز تغییر سبک زندگی در همه زمینهها، به ابزاری جایگزین و با بهرهگیری از قدرت
فراگیر وب و شبکههای اجتماعی نیاز داریم.
به عنوان ترویج فرهنگ مطالبهگری: در بسیاری از کارزارهای بینالمللی مخاطب اصلی
بیانیهها افکار عمومی و هدف اصلی از انتشار آنها ترویج فرهنگ مطالبهگری است. بنابراین
میتوان گفت فارغ از اینکه یک بیانیه نتیجهای عملی در سازمان یا افراد مورد خطاب خود
داشته باشد یا خیر، با توجه به افراد زیادی که بیانیه را مطالعه میکنند و آن را به
اشتراک میگذارند، یک ابزار مدنی قدرتمند در راستای فرهنگسازی است.
پیگیری برای اثربخشی: اثربخشی جمعآوری امضا به متغییرهای مختلفی وابسته
است. از جمله تعداد امضاها، بازتاب در مطبوعات و رسانههای رسمی، میزان به اشتراکگذاری
در شبکههای اجتماعی، در نظر گرفته شدن تمام جوانب درخواست و میزان عملی بودن آن، و...
از عوامل مهم در اثربخشی و به نتیجه رسیدن کارزارهای جمعآوری امضا است.
مروری بر
نقاط قوت و ضعف ره اندازی کارزارها:
بسیاری از کنشگران مدنی این کمپین ها را فرصتی نوین برای طرح و پیگیری
مؤثرتر اعتراضات و مطالبات خود دانستهاند و در مقابل پیام
های زیادی وجود دارد که جمعآوری امضا را در ایران به سخره میگیرند و معتقدند اگر
بنا بود سیاستمداران به صدای مردم گوش دهند، در سایر بزنگاهها رفتاری متفاوت نشان
میدادند. عدهای با هشتگ «منفعل_نباشیم» از فرصت همصدایی و همافزایی مدنی که با
جمعآوری امضا ایجاد میشود دفاع، و مخالفان آن را به انفعال بیاثر متهم میکنند و
در مقابل، عدهای دیگر جمعآوری امضا را صرفاً بستری برای تخلیه بیثمر انرژی کنشگران
میدانند و نویسندگان کارزارها را به دادن امید واهی اصلاح و طبیعی نشان دادن وضعیت
کشور متهم میکنند. گروهی کارزارهای متعددی را که از طریق همین بستر موفق شدهاند نام
میبرند و عدهای به کارزارهای زیادی که علیرغم امضاهای بالا به نتیجه نهایی نرسیدهاند
اشاره میکنند. در این میان گروه اندکی هم همیشه هستند که معتقدند کارزارهای جمعآوری
امضا برای پرت کردن حواس مردم از موضوعی مهمتر راهاندازی شدهاند و افسوس میخورند
از اینکه مردم چقدر راحت فریب میخورند.
از متداولترین نقدهایی که تحت عنوان اسلکتیویسم
وارد میشود، بیاثر یا کماثر بودن این فعالیتها در مناسبات سیاسی و اجتماعی کشورهاست.
این نقد در ایران مشهورترین ایرادی است که از طرف منتقدان وارد میشود. از دید این
منتقدان شرایط حکمرانی در ایران بهگونهای پیش رفته که شهروندان اهمیتی برای حاکمان
ندارند و شواهد مختلفی میآورند که ثابت میکنند نظرات مردم هیچ جایگاهی در تصمیمگیریهای
دولتمردان و سیاستمداران ندارند. متأسفانه فرهنگ پاسخگویی میان مسئولانش جایگاهی ندارد
و بارها شاهد اجرای مراحل انکار، فرافکنی و اتهام در مقابل افکارعمومی بودهایم. اما
در مواردی نیز پاسخگویی یا تغییر تصمیمات را بر اساس فشار افکارعمومی دیدهایم و مثالهای
زیادی از سالهای اخیر میتوانیم بزنیم. بنابراین ما با پدیدهای مطلق و یکپارچه مواجه
نیستیم و میتوانیم متغیرهای مؤثر بر فرایند ایجاد تغییر از طریق جمعآوری امضای آنلاین
را تا حدودی شناسایی کنیم. در این صورت شاید بتوانیم «تا حدی» روی این فرایند اثر بگذاریم.
اتهام بیاثری یا کماثری روشهای مختلف کنشگری
دیجیتال، از جمله جمعآوری امضاء را از زاویهای دیگر نیز میتوان پاسخ داد. باید در
نظر داشته باشیم که هدف پتیشنها در وهله اول آگاهیبخشی عمومی درمورد مشکلات و آسیبهایی
است که کنشگران به آنها معترضاند. پیشنیاز جدی موفقیت یک کمپین اعتراضی فراگیر غیردیجیتال
نیز آگاهی شهروندان از جوانب مختلف موضوعی است که به آن اعتراض شده است. اگرچه شبکههای
اجتماعی آنلاین در این زمینه توانستهاند بسیار مؤثر عمل کنند، جمعآوری امضا مزایای
زیادی در مقایسه با سایر روشهای کنشگری دیجیتال نظیر هشتگها، تغییر آواتار یا حملههای
کامنتی دارد، زیرا در این روش کاربران در خصوص متنی واحد متفقالقول میشوند که اغلب
بهتفصیل به یک موضوع پرداخته است. بنابراین ابزار جمعآوری امضای آنلاین بهمثابه
یک رسانه آگاهیبخش نامتمرکز مردمی، میتواند در فرایند کنشگری مدنی بسیار مؤثر باشد
و یکی از حلقههای مهم پیشنیاز ایجاد جنبشی فراگیر را با ایجاد آگاهی شکل دهد. وقتی
مردم از اهمیت یک موضوع آگاه شوند و همصداییشان را با تعداد زیادی از شهروندان ببینند،
احتمالا با قدرت بیشتری مطالبات مدنیشان را پیگیری خواهند کرد. نمونه این اتفاق را
در ایران نیز بارها دیدهایم که کارزارهای جمعآوری امضا منجر به افزایش حساسیت افکارعمومی
به پدیدهای شدهاند که تا پیش از آن چندان بحثی از آن میان مردم مطرح نبوده است. بنابراین
نمیتوان کارزارهای جمعآوری امضایی را که به هدف تعریفشده نمیرسند، بیفایده و ناموفق
خواند.
یکی دیگر از نقدهای متداولی که به این روش وارد
میشود، ایجاد حس رضایت کنشگری در افرادی است که حاضر نیستند اقداماتی جدیتر انجام
دهند یا هزینهای را متحمل شوند. برای مثال گفته میشود شهروندان با امضای یک کارزار
محیطزیستی حس میکنند مسئولیت اجتماعیشان را در برابر جامعه انجام دادهاند و دیگر
در فعالیتهای میدانی محیطزیستی مشارکتی نخواهد داشت یا حاضر نیستند به چنین فعالیتهایی
کمک مالی کنند. چنین نقدهایی در پژوهشهای تجربی زیادی رد یا تأیید شدهاند و هیچ مرجع
موثقی در خصوص این ادعا وجود ندارد.
نقد دیگری که میتوان به روش جمعآوری امضای آنلاین
داشت، رویکرد عمدتاً سلبی اعتراضاتی است که در این بسترها منتشر میشود. بسیاری از
متون منتشرشده، درخواستی مشخص و قابلدفاع از دید کارشناسی ندارند و معمولا چنین کارزارهایی
خطر آن را دارند که مسئولان موج شکلگرفته را متهم به ناآگاهی یا فریب افکارعمومی کنند
و بهراحتی از زیر فشار مطالبه رهایی یابند. از سوی دیگر این خطر نیز وجود دارد که
مسئولی روی این موج سوار شود و با وعدههای پوپولیستی، راهکاری ناپایدار و غیراصولی
را برای اعتراض یا مطالبه مطرح کند و با پشتوانه امضاهای اعتراضآمیز به آن راهکارمشروعیت
بخشد. اگرچه چنین نقدی کاملاً درست است میتوان راهکارهایی را برای کمک به ایجابی شدن
کارزارهای جمعآوری امضا در نظر گرفت. در این زمینه اندیشمندان، استادان دانشگاه، سازمانهای
مردمنهاد و پژوهشکدهها میتوانند بهعنوان نویسندگان کارزارها وارد گود شوند و رهبری
بسیج افکارعمومی را درحوزههای مختلف به عهده بگیرند. در این صورت مطالباتی که برای
جمعآوری امضا از سوی این افراد یا نهادها مطرح میشوند، طی فرایندهای کارشناسی تدوین
میشوند و با پیشنهاد راهکارهایی مشخص بیشتر رویکردی ایجابی خواهند داشت.
واقعیت چیست؟
اما واقعیت چیست؟ واقعیت همه اینهاست و محدود به
اینها نیست. واقعیت آن فیل در تاریکی است که هرکسی از زاویه خود آن را درک میکند و
تا وقتی زیر نور تجربیات تاریخی به آن نگاه نکنیم، متوجه نمیشویم چطور ممکن است حق
با همگان باشد! بنابراین بهتر است بهجای بحث
درباره اینکه جمعآوری امضای اینترنتی جزو مصادیق اسلکتیویسم (مبارزه زیرلحافی) محسوب
میشود یا نه، درباره این صحبت کنیم که چگونه این روش کنشگری (همچون سایر روشهای کنشگری
دیجیتال) میتواند مؤثرتر واقع و از این اتهام مبرا شود. باید
گفت دریافت پاسخ و ایجاد تغییر فقط با «ثبت
امضا» انجام نمیشود، بلکه امضای یک کارزار شروع فرایندی است که میتواند منجر به پاسخگویی
و تغییر شود.
در آخر...
به نظر میرسد اگرچه نقدهای جدی به انواع کنشگری
دیجیتال وارد شده است اما در شرایط امروز ایران و در خلاء نهادهای مدنی فراگیر و مؤثر
و نیز در شرایطی که مسئولان نگاهی خاص به هر حرکت گروهی منتقد یا معترض دارند، شیوههای
مختلف کنشگری دیجیتال اتفاقاً ابزاری کارآمد و مؤثر برای شکلدهی به هویتی جمعیاند
که با کمترین هزینه و بهشکل خشونتپرهیز، به دنبال ایجاد تغییر است. امیدواریم
کمپینی که این روزها با عنوان واگذاری کیش ایر به در جزیره کیش در جریان مورد توجه
مسئولان امر قرار گیرد و با سازوکارهای مناسب بهترین تصمیم برای کیش ایر که این
روزها همه با نام فرزند کیش از آن یاد می کنند، گرفته شود.