بقلم : علی عمادی

استعفاء نامه جناب لواسانی سرپرست سابق سازمان منطقه آزاد کیش در ۴ بند و ۳صفحه همچنین هامش ،سعید محمد دبیر شورای عالی مناطق آزاد به این درخواست و حکم مشاور عالی دبیر مناطق آزاد در قالب یک بسته  ، روز ۱۶ اسفندماه یعنی درست در آستانه ورود این منطقه به یکی از پرتردد ترین ماه های خود یعنی ایام نوروز ، از طریق فضای مجازی پا به عرصه افکار عمومی نهاد. این استعفا ء و هامشی که توسط دبیر محترم شورایعالی مناطق آزاد بر آن خورده است در کنار حکم مشاور عالی حاوی نکاتی است که توجه به آنها می تواند زوایای پنهان دیگری از این اتفاق را نشان دهد:

۱- محمد رضا لواسانی در متن استعفا نامه خود ، دلیل اصلی طرح این درخواست را " روی زمین ماندن کار مردم" معرفی کرد. در ادامه " روی زمین ماندن کار مردم " را با عدم تعویض اعضا هیات مدیره سازمان گره زده است. آیا علت اصلی " روی زمین ماندن کار مردم" تعیین تکلیف نشدن ترکیب هیات مدیره بود یا مشخص نشدن تکلیف مدیر عامل سازمان؟

در مسیر تغییر ترکیب اعضاء هیات مدیره چه مشکلی وجود داشت؟ همچنین در مسیر تعیین تکلیف مدیر عامل سازمان چه مسائلی وجود داشت؟ آیا این دو موضوع با یکدیگر مرتبط نبودند؟ یعنی انتخاب اعضا ءهیات مدیره به انتخاب مدیر عامل سازمان گره نخورده بود؟

۲- سرپرست سابق سازمان منطقه آزاد کیش علت اصلی روی زمین ماندن کار مردم را " کندی و عدم تصمیم گیری" در ارکان تصمیم گیری سازمان معرفی می کند.با فرض پذیرش این گزاره این کندی از سوی هیات مدیره مستقر که از قضا ء مسئولیت قانونی هم دارد،  ریشه یابی شده است؟

۳- سرپرست سابق سازمان منطقه آزاد کیش در برابر این کندی و روی زمین ماندن کار مردم  آیا به مسئولیت قانونی خود البته غیر از رفتار اخیر، عمل کرده است ؟

۴-اعضائ هیات مدیره سازمان در این مورد  که توسط سرپرست سابق سازمان مطرح می شود  یعنی" کندی و عدم تصمیم گیری "  چه موضعی دارند؟ این کندی و عدم تصمیم گیری را تائید یا رد می کنند؟ در هرصورت  آیا سخن اعضاء هیات مدیره سازمان شنیده شده است؟

۵- تعیین تکلیف ترکیب اصلی هیات مدیره سازمان برعهده چه شخص و نهادی است؟ چرا در این مورد  سکوت کرده اند؟ چرا کندی و عدم تصمیم گیری و روی زمین ماندن امورات مردم را مشاهده و از کنار آن بی تفاوت گذشته اند؟ مگر خدمت به مردم و راه اندازی امور آنها مهم ترین وظیفه یک خادم آن هم از نوع جهادی و انقلابی  اش نیست؟!

۶- سرپرست سابق سازمان منطقه آزاد کیش در بند دوم استعفا ء آورده است" در سال های گذشته" از بیت المال میلیاردها تومان صرف مسئولان، دوستان و اقوام شان شده است. خوب بود این ضمیر " شان" شفاف می شد. ضمیر" شان" به چه کس یا کسانی اشاره دارد؟ همچنین " سال های گذشته" اشاره به چه بازه زمانی دارد؟ به نظر می رسد شایسته است برای شفاف سازی و پاسخ گویی به پرسش های افکار عمومی علاوه بر تعیین تکلیف دو موضوع قبل گزارشی از بازه زمانی مدنظر همراه با هزینه کرداز بیت المال برای آن عده قلیل تهیه و به اطلاع افکار عمومی رسانده شود.اگر این گزارش تهیه شده است که قراین در متن استعفاء موید همین موضوع است، چرا شفاف سازی صورت نمی گیرد و بیان در حد کلیات است؟

۷- در متن استعفا آمده است " بهتر است قبل از نوروز مرخص شوم" واقعا چرا؟ ! پاسخ  آقای لواسانی به این پرسش آن است که " برای عدم پرداخت این هزینه " . به نظر می رسد ، جناب لواسانی برای مقابله با این روال نه تنها باید در مسئولیت خود باقی می ماندند بلکه بر ماندن اصرار هم می ورزیدند؟

سوالی که ذهن هر خواننده متن استعفا نامه را به خود مشغول و درگیر می کند این است که آیا فشار برای استمرار روال سابق هزینه کرد از بیت المال برای مسیولین، آشنایان و اقوام به قوت خود باقی است که ایشان اصرار داشتند و دارند که قبل از عید مرخص شوند؟ اساسا گره زدن زمان استعفاء با هزینه کرد برای میهمانان به ویژه در نوروز ظلمی بود بر چهره مردمی و ساده زیست دولت سیزدهم.کاش زمان تقدیم استعفا را به کاکل نوروز گره نمی زدند.

۸- تقدیم استعفاء در آستانه فرا رسیدن نوروز و آوردن آن در متن آیا  به معنای ابراز ناتوانی برای مدیریت این روال نیست؟ چرا با اعلام این ناتوانی انتظار داشته باشیم که متن استعفاء برای مدیر بعدی راهگشا باشد؟ چرا خود " سرپرست" مستقر این روال را مدیریت نکرد ؟ !چرا از فرصت ارایه یک الگوی موفق در مقابله با آنچه خلاف توصیه های رهبر معظم انقلاب اسلامی  و اهداف دولت سیزدهم است، استفاده نکردیم؟

۹- در بند سوم استعفا ء برخلاف بند اول که علت اصلی کناره گیری " کندی و عدم تصمیم گیری " معرفی شده است، به " کارهای فراوان" و " برنامه ریزی های وسیع"برای تحول و رونق اقتصاد و فرهنگ جزیره اشاره می شود.استنباط خواننده متن این است که در همین مدت کوتاه که منطقه به تعبیر لواسانی دچار کندی و عدم تصمیم گیری بوده است ، کارهای فراوانی انجام شده است که می تواند سبب ساز " تحول و رونق اقتصاد و فرهنگ" باشد هرچند مشاهده آثار و برکات آن محول به آینده نزدیک شود. براین اساس انتظار آن بود که این روال تداوم یابد نه اینکه قطع شود.

۱۰- در بند ۴ استعفا نامه به موضوع بسیار مهم و محوری یعنی "مبارزه با انحصارگرایی " ، " گلاویز  شدن با اژدهای هفت سر که نه بلکه هفتادسر" و " صاحبان زرو زورو  تزویر پرداخته شده است.گویی این جریان از چنان صلابت، استحکام و قدرتی برخوردار است که جلوی استقرار و ثبات مدیریتی در منطقه مهم و استراتژیک کیش و در دولت سیزدهم که شعار اصلی آن دولت قوی و مردمی است، را سد کرده است. واقعا این روایت از قدرت انحصار طلبان، اژدهای فساد گسترهفتاد سر،  صاحبان زرو زور و تزویر با واقعیت های میدانی سازگاری دارد؟ اگر ساختار رسمی نظام و حاکمیت تحت تاثیر این جریان ها که در متن استعفاء نامه آمده است ایشان را وادار به کناره گیری کرده اند، تبعات پذیرش این فرمولاسیون اجتماعی چه خواهد بود؟ زمانی این مسئله جدی تر می شود که سعید محمد  نیز در هامش پذیرش استعفاء به فشار زیاد از سوی "عناصر معلوم الحال "، " سودجو"  و  " متخلفین گذشته" اشاره می کند. سوال اینجاست که این جریان " انحصارطلب"، " هفتادسر مفسد"، صاحب زر و زور و تزویر" ، " معلوم الحال" ، " سودجو" و متخلف،از چه قدرتی برخوردار است که رفتار دو مقام عالی رتبه مناطق آزاد را تحت تاثیر قرارداده و آنها را وادار به اتخاذ تصمیم هایی می کنند که کمترین هزینه آن " از دست دادن مدیری  باروحیه انقلابی و جهادی است که به مردم جزیره طعم شیرین مبارزه با فساد و خدمت صادقانه را چشانده است. اساسا محول و موکول کردن این تصمیم سرپرست سابق و دبیر فعلی مناطق آزاد کشور با پدیده " اژدهای هفتاد سر فساد" ، " انحصار طلبی" ، " صاحبان زرو زور و تزویر "، " عناصر معلوم الحال" ،،" سودجویان" و " متخلفان" تبعاتی دارد که بعید است سرپرست سابق و دبیر محترم  شورای عالی مناطق آزاد از پذیرش آن به سادگی برآیند.

دوگانه سازی " مدیر جهادی ، انقلابی ، مبازر با فساد و مفسدین " و " انحصار طلبان، فاسدان، متخلفان، معلوم الحال ها، توسط سرپرست سابق و دبیر شورای عالی مناطق  آزاد و موکول‌ سازی این تصمیم به رویارویی و مقابله این دوگانه چیزی جز پذیرش دست بالای شق دوم و شکست فرهنگ جهاد و انقلاب و مفسده ستیزی دربرابر فاسدان، انحصار طلبان ، متخلفان و عناصر معلوم الحال نیست.آیا اعلام  مبتنی براین دوگانه و دست برتر جریان انحصارطلب، رانت خوار و مفسد درست و دقیق است؟ آیا اکنون با  ساختن و بارور کردن این موضوع  می شود  حوزه مسئولیت ها   را با درایت و شایستگی مدیریت کرد؟

۱۱- جای این پرسش وجود دارد که چرا دبیر شورای عالی مناطق آزاد و مشاور عالی ایشان ، صریح، شفاف، انقلابی و جهادی این جریان انحصارطلب،  سودجو، معلوم الحال، متخلف، صاحب زر و زور و تزویر ودر یک کلام اژدهای هفتادسر فساد را به مراجع رسمی ، مردم و افکار عمومی معرفی نمی کنند؟ چرا مردم، رسانه ها و افکار عمومی را در کنار مراجع رسمی مقابله و مبارزه به کمک نمی طلبند؟این اقدام به تعبیردرست و منطقی  سرپرست سابق سازمان مورد حمایت مقام معظم رهبری و همسو با اهداف دولت سیزدهم است. پس بهتر است از این اقدام انقلابی درنگ نکنند.

۱۲- در بند چهارم استعفا نامه سرپرست سابق سازمان منطقه آزاد کیش و مشاور عالی دبیر شورای عالی مناطق آزاد آمده است که" تمام عمر و عملکرد شان در مسئولیت ها شفاف بوده است و هیچ گونه پرونده ای از سوی دستگاه های نظارتی ، اطلاعاتی و بازرسی نداشته و ندارند". همچنین به استناد شماره نامه درج شده در متن استعفاء  مورد تایید وزارت اطلاعات بوده و هستند. لذا این پاپس کشیدن از سنگر مبارزه با انحصار طلبی ، فساد هفتادسر،  سودجویان ، متخلفان، عناصر معلوم الحال ها ودر یک کلام صاحبان زرو زور و تزویر چه توجیهی دارد؟! علاوه برآن پذیرش ترک سنگر از سوی دبیر شورای عالی مناطق آزاد که با ادبیات جنگ اقتصادی کاملا آشنا هستند چه معنایی دارد؟

دبیر محترم شورای عالی مناطق آزاد با حمایت و پشتیبانی از مدیر جهادی  ، انقلابی و فساد ستیز پیام روشنی به عناصر معلوم الحال ، سودجوومتخلف ارسال می کردند که برای همیشه می توانست این جبهه را تضعیف کند. حیف که این اتفاق نیفتاد و امیدواریم  این موضوع در عزم مدیران فعلی و آتی در مسیر مبارزه با صاحبان زروزور و تزویر خللی ایجاد نکند.

۱۳-سرپرست سابق سازمان  در بخشی از بند چهارم استعفاآورده اند" ترجیح می دهم در این شرایط سخنی نگویم که باعث سو ء استفاده دشمنان مردم و انقلاب " شود. در آخرین سطر همین بند به " مبارزه چندماه" اشاره می کنند. پرهیز از سخن گفتن در مورد صف بندی مبارزه چندماهه بعلت بیم سوء  استفاده دشمنان مردم و انقلاب چه معنایی دارد؟ لکنت زبان در روایت این " مبارزه چندماهه" با اژدهای هفتاد سر فساد، انحصار طلبان، سودجویان ، متخلفان گذشته و عناصر معلوم الحال به هر دلیل باشد قطعا به نفع دشمنان مردم و انقلاب است. این سکوت و لکنت زبان در حالی است که یکی از مطالبات همیشگی رهبر معظم انقلاب و ریاست محترم جمهوری قاطعیت ، صراحت، استواری، پایمردی و شفافیت در مبارزه با بلای خانمان سوز فساد ، انحصار طلبی ، سودجویی و متخلفین است.

۱4- موکول کردن بیان حقایق و واقعیت های میدانی در عرصه رویارویی عناصر جهادی ، انقلابی و مبارز با فساد  ، انحصارطلبی، سودجویی، اژدهای هفتاد سر فساد، متخلفین گذشته و عناصر معلوم الحال به زمان نامعلوم در آینده آن هم در شرایطی که مبانی نظری فساد ستیزی و مقابله با اصحاب زر و زور و  تزویر برآمده از بنیان های فکری انقلاب اسلامی، امام خمینی ( ره) ، مقام معظم رهبری و شعار محوری دولت سیزدهم و اوجب واجبات است، چه معنا و محلی از اعراب دارد؟ !مگر اصلاح امور بدون مبارزه با این صف زر و زور و تزویر امکان پذیر است؟ صف نیروهای جهادی، انقلابی و فساد ستیز در " نگفتن " ها تقویت نمی شود، آنچه اسباب قوت و قدرت جریان انقلابی و جهادی می شود، " گفتن بهنگام" است.

. به نظر می رسد " دم فرو بستن" در هنگامه ای که باید صف انحصار طلبان، سودجویان، متخلفین گدشته، عناصر معلوم الحال و اصحاب زر و زور و تزویر دست به هم داده و سعی دارند موانع برای ثبات ایجاد کنند، " گفتن" اقدام سنجیده و عاقلانه است نه سکوت پیشه کردن و به آینده موکول کردن.

۱5 در - بسته منتشر شده در فضای مجازی ، حکم انتصاب سرپرست سابق سازمان منطقه آزاد کیش بعنوان مشاور عالی دبیر شورای مناطق آزاد آورده شده است. در این حکم از مشاور عالی خواسته شده است تا براساس "عهد نامه مدیران دولت مردمی " رفتار شود. این عهد نامه ده ماده ای منبعث از شعارها و برنامه های دولت مردمی سیزدهم است. در بندهای سوم، چهارم و پنجم عهد نامه به " ارج نهادن به فرصت خدمت بی منت به مردم و تلاش مخلصانه و جهادی در گره گشایی از مسائل مردم ، فساد ستیزی و نفی مطلق روابط ناسالم اداری ، شناسایی زمینه های فساد زا و تعارض منافع و اقدام قاطع، سریع و موثر برای رفع آنها ، پاسخ گویی و شفافیت با صراحت پرداخته شده است.

امروز افکار عمومی به ویژه کیشوندان با این پرسش روبرو هستند که سرنوشت مدیرانی که بخواهند با پای بندی به مفاد این عهد نامه حوزه مسئولیت خود را ساماندهی کنند و به دل مقابله با فساد ، انحصارطلبی، سودجویی، تخلف و عناصر معلوم الحال بزنند، آیا این جریان های منفعت طلب  فرصت خدمت را با شایعه سازی ، تهمت، تخریب از مدیران متعهد به عهد نامه نخواهند گرفت؟ با جرات می توان گفت ،تجربه اخیر جزیره کیش براساس شرح  موجود در متن استعفا و هامش پذیرش ، جان تازه ای به مفسدان و انحصار طلبان خواهد داد. چرا؟ چون این جریان انحصار طلب و منفعت جو توانست با ابزارهای خود ، مدیری جهادی، جوان و انقلابی که از قضا فرزند شهید  هم است، از گردون خدمت خارج کند.

۱6- در پایان بیان این نکته را خالی از لطف نیست  که این گونه تصویر سازی از تحولات مدیریتی در مناطق آزاد و به ویژه منطقه  آزاد کیش به مصلحت و صلاح مناطق نیست.منطقه یا مناطقی که جریان انحصار طلب، فساد هفتاد سر، سودجو، متخلف و معلوم الحال ها آن اندازه قدرت بگیرندکه بتوانند در مقابل ثبات مدیریتی سد ایجاد کنند، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. جریانی که با قدرت می تواند دبیر شورای عالی مناطق آزاد را وادار به تصمیم گیری های بکند که خلاف میل باطنی و عهد نامه مدیران دولت مردمی است مصونیت و امنیت بالایی  برای خود متصور می شود. سرمایه ترسو است و به مناطقی که در آن فساد و شبکه های منفعت فردی بر منافع جمعی و سلامت سیستم غالب است ، پا نمی گذارد.

خاطره تاریخی و جمعی کیشوندان  فراموش نمی کند و نکرده است که تغییر مدیران عامل پیشین ،  ، ریشه در سیاست و اختلاف  برخی از ارکان دولت با مدیران داشت. دکتر انصاری لاری در مراسم تودیع  بحث معروف آئین ندیمان و دکتر مظفری مدیر بودن نه مرید بودن را علت برکناری و تغییر خود برشمردند. بعبارت دیگر برکناری مدیران قبلی ریشه در حوزه سیاست داشت. اگر بنظر می رسد استعفاء  لواسانی از سرپرستی منطقه آزاد کیش هم ریشه در حوزه سیاست دارد ولی " بازنمایی" آن به گونه ای که این تصمیم از تبعات مبارزه با اژدهای هفتاد سر فساد، انحصارطلبی، مقابله با افراد سودجو ، متخلفان گذشته و عناصر معلوم الحال دارد، این برکناری را وارد حوزه اقتصاد و مبارزه با فساد و رانت خواری کرده است. بازنمایی این اتفاق در حوزه اقتصادی و مبارزه با فساد تبعاتی دارد که در جهت منافع کشور و منطقه نیست. دوگانه سازی مدیر انقلابی ، جهادی و جوان که طعم شیرین مبارزه با فساد را به کام مردم جزیره ریخته است با جریان انحصارطلب ، اژدهای هفتادسر فساد، سودجویان، متخلفان و عناصر معلوم الحال آنچنان تبعاتی دارد که مدیریت آثار مخرب آن تا سال ها دامن گیر منطقه آزاد و دبیرخانه  مناطق آزاد خواهد بود. اعتراف به پرقدرت بودن جریان انحصار و فساد تا آن اندازه که حتی مدیر جهادی و انقلابی را هم به کام حذف می کشاند و دبیر شورایعالی مناطق آزاد  هم به جای حمایت قاطع  با تایید این روایت و پذیرش این استعفاء  پیام روشن تسلیم در برابر این جریان را ارسال کرده است. کاش صادقانه  همه واقعیت ها  درست   بیان می شد تا اینچنین حداقل  کوس ناتوانی و ناکامی نظام و حاکمیت در مبارزه با فساد در منطقه آزاد کیش بلند نمی شد.

چهارشنبه 18 اسفند 1400