غلامحسین مظفری
که از آذر 1397 بعنوان مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش جایگزین ابراهیم انصاری
لاری شده بود، از کیش خداحافظی کرد تا جعفر آهنگران یکی از مدیران قدیمی دبیرخانه شورایعالی
مناطق آزاد سکان مدیریت جزیره کیش را
بعنوان سرپرست برعهده بگیرد.
تغییر مدیریت ها
همواره و در همه سال های گذشته یکی از مشکلات و معضلات اصلی و اساسی جزیره کیش
بوده است. متأسفانه این منطقه بجز در سال های اولیه شکل گیری هیچ گاه نتوانسته است
رنگ ثبات و پایداری مدیریت را بخود بگیرد و مدیران در دولت های مختلف دچار دوره
های کوتاه عمر مدیریتی بوده اند موضوعی که بیشترین لطمات و آسیب ها را به روند
توسعه و پیشرفت این منطقه زده است.
طی سال های گذشته
تغییرات پیاپی و خارج از عرف و قواعد مدیران موجب بی ثباتی
سیاست ها و تصمیمات و برنامه ها شده و کل روند فعالیت جزیره را تحت تأثیر خود قرار
داده است و در این میان چه بخش خصوصی و چه بخش حاکمیتی متضرر شده اند. موضوعی که بطور جدی باید کارشناسی و ارزیابی شود
چرا دولت ها با مناطق آزاد و بویژه کیش چنین می کنند ؟! چه توقعات و انتظاری از آن دارند که تانین نمی شود؟! و
چرا علیرغم به به و چه چه در اول انتصاب ها ، رفیق نیمه راه فرد منصوب می شوند؟!
شاید امروزه اگر یک سؤال مشخص از سرمایه گذاران و فعالین
اقتصادی کیش پرسیده شود در مورد اینکه
بزرگترین و مهم ترین خواستهشان از دولت چیست، قطعا یک پاسخ مشترک خواهند داشت : ثبات مدیریت
در منطقه
موضوعی که
متأسفانه تاکنون در هیچ دولتی تحقق پیدا
نکرده است و همواره نگرانی و دغدغه بزرگ سرمایه گذاران و فعالین اقتصادی منطقه
بوده است. این تغییرات معمولاً تحت تأثیر تصمیمات دبیرخانه شورایعالی مناظق آزاد و
گاهاً مقامات ارشدتر در دولت بوده است و متأسفانه این بی ثباتی مدیریتی و تغییرات مداوم تا کنون
بیشترین آسیب و لطمات را به روند رشد و توسعه این منطقه وارد کرده است.
تصمیماتی که بنظر
میرسد بدون در نظر گرفتن منافع و مصالح مردم،
ساکنین و فعالین در جزیره ، بدون توجه به منافع منطقه و حتی مصالح و منافع کشور و
صرفاً براساس تصمیمات سلیقه ای، شخصی، حزبی و شاید هم احساسی .....صورت می گیرد و
اِلّا چگونه است در آستانه سال نو در توریستی ترین شهر و منطقه کشور چنین تغییری یک شبه صورت گیرد!
اگر مروری بر همه
تغییر و تحولات مدیریتی که طی چند دهه
گذشته در این منطقه صورت گرفته است، داشته باشیم، مشاهده می شود کمتر تصمیمی در
این خصوص براساس منافع ملی و منطقه ای صورت گرفته و عمدتاً تصمیماتی شخصی، حزبی ، سلیقه ای و حتی احساسی بوده است. این موضوع تقریبا در همه دولت
ها صدق می کند و دولت چپ و راست نمی شناسد. در صورتی که به کیش باید به عنوان یک سرمایه و ثروت ملی که می تواند
در اختیار رشد اقتصاد کشور باشد ، فارغ از
همه جناح بندیها و حب و بغض شخصی و حزبی
نگاه کرد و منافع و مصالح ملی را بر هیچ
چیز دیگری اولویت داد.
اما جایگاه کیش
در حوزه های مختلف اقتصادی ، سرمایه گذاری
، توریستی و.....که شاید بخشی از آن بدلیل توجه به آن از دوران قبل از انقلاب اسلامی می باشد، موجب
شده است در دوره های دولت های مختلف این منطقه مورد توجه و نگاه خاص دولتمردان قرار داشته باشد .در مورد کاربری
آن در بدنه دولت و شاید استفاده ابزاری از آن در جهت تأمین برخی منافع سخنی نمی گوییم ولی هرچه بوده و هست
این موضوع مورد یقین است که جزیره کیش بعنوان گل سرسبد همه مناطق
آزاد ایران و یک جزیره توریستی برای همه دولت ها مهم بوده است. و هیچ دولتی
نتوانسته است از توجه ویژه به آن خودداری
کند ! حتی دولتی که در بدو فعالیت اعتقادی به مناطق آزاد نداشت ! شاید به همین
دلیل است که این تغییر و تحولات و جابجایی ها از سوی دولتمردان ، دیگر برای مردم کیش عادی شده باشد و دوره
مدیریت هر مدیرعامل نه بر اساس آنچه در قانون 3 سال تعریف شده است که همیشه معلق و
شناور بوده است و کمتر مدیری بوده است که دوره 3 ساله اش را توانسته به پایان
برساند. اگر نگاهی به حجم مدیرانی که طی سال های گذشته عزل و نصب شده اند بیاندازیم
بخوبی متوجه این موضوع خواهیم شد. این
موضوع از هنگامی پررنگ تر شده است که
نظارت و اشراف دبیرخانه بر مناطق بیشتر شده و دبیرخانه مناطق آزاد نه صرفا
بعنوان تسهیل کننده و هماهنگ کننده امور
مناطق با دستگاههای اجرایی کشور که نقش
تشکیلات بالاسری برای مناطق را بخود گرفته است و وظیفه خود را سفارش و امر و نهی به مدیران عامل مناطق دیده است.
اما اکنون سخن با
دولتمردان است. دولتمردانی که در پایتخت برای کل کشور نسخه می پیچند و متأسفانه ، متأسفانه
وضعیت فعلی کشور از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... امروزه آن چیزی
نیست که باید باشد و آن چیزی نیست که در شأن و منزلت مردم بافرهنگ ایران باشد
.امروزه روند و جایگاه توسعه و پیشرفت کیش
بعد از سال ها اعلام به عنوان منطقه آزاد آن چیزی نیست که باید باشد. سال های سال
فرصت ها از دست رفته است و منطقه آزاد ماهنوز در نقطه شروع و در خیلی از حوزه ها
فقیر و فوق العاده ابتدایی است. سال های
سال گذشته است ، فرصت های بسیار زیادی از دست رفته است ،هنوز منطقه آزاد ما ، در
زیرساخت ها، در مسائل شهری، در مسائل رفاهی، در مسائل علمی و فرهنگی و... و...
مشکل دارد.
هنوز که هنوز است
در زمینه حمل و نقل، در زمینه گردشگری، در زمینه ورزشی، در زمینه مسائل تجاری و
اقتصادی نتوانسته ایم آنطور که باید و شاید در منطقه حرفی برای گفتن داشته باشیم.
هنوز در مقایسه با مناطق آزاد کشورهای همسایه و منطقه خیلی ضعیف و عقب هستیم. یکی
از عمده ترین دلایل آن جدا از سیاستگذاریهای غلط آقایان مرکز نشین ، همین تغییرات
پی در پی مدیریت ها در منطقه بوده است.
کیش را با توجه به قابلیت ها و ظرفیت هایی که دارد نباید با شهرهای داخلی مقایسه
کرد و خودمان به به و چه چه بگوییم که آن را باید با توجه به قوانینی که بواسطه منطقه آزاد بودن می تواند بر آن حاکم
باشد با مدرن ترین و پیشرفته ترین شهرهای
جهان مقایسه کنیم . در این عرصه آیا حرفی برای گفتن داریم؟!
متاسفانه مدیری
تا می آید با منطقه آشنا شود، تا قواعد کار در منطقه آزاد را بشناسد، تا با قوانین و مقررات مناطق آزاد آشنایی پیدا
کند ،تا با سرمایه گذاران و فعالین منطقه آشنا شود و نیازها و خواسته های آنها را
بفهمد و در اندیشه یافتن راهکاری برای حل
و رفع آن ها باشد، عوض می شود و میرود و نفر بعدی می آید و باز هم روز از نو
روزی از نو......
و در این بین
آنکه آسیب می بیند سرمایه گذار و فعال اقتصادی این منطقه است که نمی داند در این
بی ثباتی کارش و خودش را با کدام قانون و سیاست و دستورالعمل وفق دهد. آنچه آسیب
می بیند منطقه آزاد است که از روند رشد و توسعه عقب می ماند. آنچه آسیب می بیند
منافع ملی و کشور ایران است که از استفاده از ظرفیت مناطق آزاد برای رشد و توسعه
خود محروم می ماند. و منطقه آزادی می ماند که اسماً منطقه آزاد است اما اینقدر
تغییر پی در پی مدیریتی داشته است که ثباتی نداشته که بتواند برنامه ریزی کند، فکر
کلان داشته باشد و برنامه های خود را پیش
ببرد. برنامه دراز مدت ندارد و نمی داند برای رقابت با دیگر مناطق آزاد دنیا چکار
کند.لابد مدیر آن با نگاه به گذشتگان خود
، هم چون ثباتی در حضور خود نمی بیند دل به برنامه ریزی کلان و بلند مدت نمی سپارد
و او هم در جزیره گذران روزگار می کند....!
شاید هم برای کسی
مهم نباشد اینکه یک منطقه از کشور بر پایه اتکا به درآمدهای خود و مشارکت 80 درصدی
بخش خصوصی بتواند به یکی از مهم ترین مناطق اقتصادی و گردشگری کشور تبدیل شود و
حالا این فرصت بخواهد آسیب ببیند!
آقای رئیس جمهور!
یادمان می ماند
در دو دوره دولت شما 3 مدیر و حالا 4 مدیر در جزیره کیش حکمرانی کردند!
مدیرانی با
برنامه ها و دیدگاه ها و اندیشه های مختلف و گاهاً متضاد...!
مدیر اول را
علیرغم داشتن کارنامه ای نامطلوب از فعالیت چند ساله در منطقه در حالی که خود جزیره را رهاکرده بود و مشغول
رایزنی در پایتخت برای دست یابی به مدارج بالاتر بود به پست وزارت رساندید.! مدیر
دوم را در اوج محبوبیتی که بین مردم پیدا کرده بود و مردم کیش را از لحاظ روحی و روانی آماده تحول
در کیش کرده بود از مردم جدا کردید و مدیر سوم را در اوج جمع بندی برنامه های کاری
و اجراء پروژه های بی شمار تنها چند ماه مانده به پایان کار دولت از کیش جدا نمودید!
آقای دکتر روحانی
به دوران دولت
آقای احمدی نژاد اشاره ای نمی کنیم که کیش به محله برو و بیای مدیران منصوب دبیرخانه تبدیل شده بود و مدیرانی با دوره
مدیریتی کمتر از یکسال هم داشتیم. اما در دولت شما این چهارمین مدیری است که بر
کیش حکمرانی می کند.
آقای دکتر روحانی
جنابعالی با شعار
آزادی، دموکراسی، شایسته سالاری و گشودن
پنجره ای جدید به سوی مردم و جهان آمدید اما اکنون تصمیمات و دستورات دولتمردان
شما چیز دیگری است.
حداقل در این
مسیر انبوه تغییر و تحولات نگاهی هم به خواسته ها و مطالبات مردم و فعالین در مناطق مختلف کشور
داشته باشید. شاکله و پایه اساسی و اصلی
فعالیت در منطقه آزاد کیش بخش خصوصی است، آیا در این تصمیم و این تغییر ، نظری هم از بخش خصوصی کیش پرسیده شد؟ آیا به تبعات زیان باری که ممکن است این تصمیم در آستانه
نوروز داشته باشد اندیشیده شده؟ آیا به
این فکر شد که تکلیف دهها پروژه بزرگ و کوچکی که در حال حاضر در نقطه نقطه جزیره کیش
در حال انجام و اجراست چه می شود؟ آیا بهتر نبود حداقل پایان دولت ، پایان این
دوره مسئولیت برای مدیریت کیش باشد تا حداقل مدیریت منطقه فرصتی برای جمع بندی و
اتمام پروژه ها و برنامه هایی که شروع کرده را داشته باشد ؟!
آقای رئیس جمهور!
امروز، مردم کیش می پرسند چقدر رشد و توسعه کیش و آماده سازی این
منطقه برای پذیرایی از گردشگران نوروزی و پذیرایی از هموطنانمان در این شرایط سخت
اقتصادی و کرونایی برای دولت مهم است؟
مردم کیش می پرسند چقدر به سرانجام رسیدن پروژه های ریز و درشتی که در این جزیره
در حال انجام و اجراست مهم است؟ راستی تکلیف این فعالیت ها و پروژه ها چه می شود؟
کدام مدیر با کدام پشتوانه روحی و روانی می خواهد آنها را به سرانجام برساند و
تمام کند! با کدام دیدگاه و سیاست. همان سیاست قبلی یا دیدگاه و سیاستی نو و جدید!
امروزه دهها مشکل
قانون و مقررات و ابلاغ قوانین و بخشنامه های مختلف در مناطق آزاد وجود دارد که نیاز به رسیدگی و ورود مستقیم جنابعالی دارند و خود آنها معضل
بزرگ فعالیت مناطق آزاد هستند و باید برای آنها تدبیری کرد. تغییر و تعویض
مدیرعامل منطقه ای که در حال کار و فعالیت هست آن هم در آستانه پایان کار دولت چه
معنایی می تواند داشته باشد و چه کمکی به رشد و توسعه این منطقه و تأمین منافع ملی
می تواند داشته باشد؟ این پرسش هایی است که برای مردم کیش نیاز به پاسخگویی و رفع
ابهام دارد.
دکتر ناصر شریفی
نماینده سابق کیش در مجلس شورای اسلامی در سال 1397 در مراسم معارفه دکتر مظفری که
بعنوان مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش جایگزین دکتر انصاری لاری شده بود با
انتقاد و اظهار تأسف از تغییر ناگهانی و زودهنگام انصاری لاری که فقط حدود 14 ماه
در مسئولیت مانده بود، خطاب به آقای بانک دبیر شورایعالی مناطق آزاد گفتند: آقای
بانک اگر آقای دکتر مظفری برای مدتی کوتاه به کیش آمده اند بهتر است که نیایند! چرا که یک مدیر برای برنامه
ریزی و اجراء برنامه هایش حداقل به یک دوره 6 ساله نیاز دارد.
و با کمال تأسف
امروز این موضوع رقم خورد و مدیرعامل منصوب شده منطقه آزاد کیش نه در پایان دوره 6 ساله که پس از 2 سال و 3 ماه از
کیش جدا شد تا بار دیگر مدیریتی جدید بر
منطقه حکمفرما شود. و تجربه نشان میدهد و یقین است این سیکل متاسفانه هم چنان ادامه خواهد داشت ، گویی کیش سرزمین نفرین شدهای است که بقاء و
دوام مدیری را برنمی تابد حالا به هر دلیلی به اشتباه یا درست!؟
از مطالبات و
خواسته های مردم گفتیم . نکته جالب اینکه منطقه آزاد قشم با دوره مدیریتی حدود 8 ساله سرشار از نارضایتی مردم و اختلافات
شدید منطقه آزاد با دستگاههای حاکمیتی و دولتی است که بارها کار به دادگاه ومجلس و
تشکیل کمیته تحقیق و تفخص مجلس و...و... می کشد ، مدیریت آن هم چنان پایدار است و
دست نمی خورد اما منطقه ای همچون کیش که در آرامش کامل مشغول فعالیت و پیشبرد
اهداف خود است دستخوش تغییر می شود!
قطعایکی از شروط
موفقیت ، ثبات و پایداری مدیریتی است که با بررسی و ارزیابی های لازم در صورت مثبت
بودن عملکرد ،می توان زمینه استمرار آن را فراهم کرد .
موضوعی که حداقل در باره جزیره کیش بخوبی
صدق می کند و بهترین عملکردها به دوران ثبات مدیریت ها تعلق دارد و حیف از سال
هایی که بعلت همین تغییرات پی در پی سوزانده شده است و مدیرانی که نتوانسته اند
برنامه های خود را بخوبی و کامل اجرا کنند. قطعا این بی توجهی ها مانند بسیاری از
تصمیماتی که در حوزه های مختلف گرفته شده
و متاسفانه گرفته می شود لطمات جبران ناپذیری را به منافع ملی وارد می سازد.و آنکه
آسیب می بیند ایران است و کیش است و مردم و عقب ماندن ما از قافله پیشرفت جهانی .