اکنون که ایران به فضل بیمنتهای حضرت حق و
هَمِّ قدیم و سعی قویم ملت و نیز با پایمردی دلیرانه قوای مسلح، با دست برتر از
این درگیری خونین ناشی از تجاوز بیرحمانه صهیونیستها به در آمده؛ اولین، مهمترین
و فوریترین امری که باید به آن پرداخت، این است که در کنار فضای حماسىِ تحسین و
تمجید منطقی و منصفانه از این دست برتر و با پرهیز از اغراق و شعارهای غفلتآور و
تخدیرکننده، تمامى انرژى و همه ظرفیت فراهمآمده ناشى از موهبت بینظیرِ وحدت و
یکپارچگی ملی ایرانیان، بر یافتن راهحلى سیاسى و نیل به یک چارچوب مشخصِ توافق
متمرکز شود.
بیتردید بین دوراهی پذیرشِ تسلیمِ منجر به
بقای همراه با ننگ، و یا سرسختى منتهی به فناى توأم با فخر، راه میانهاى هم هست و
البته که یافتن این راه میانه، امر خطیر و صعبى است که اگر نه با پرسش از ملت و
برگزارى یک همهپرسى، حداقل با کسب نظرات نخبگان و صاحبنظران و سیاستورزان این
کشور قابل دستیابى است.
آن یافتن، در گرو بافتنِ صادقانه و هنرمندانه
دوباره ریسمان آسیبدیده و نیمگسسته پیوند حاکمیت با همه ظرفیتهای محبوس، محصور،
محدود و مهجور ایران است. از همه چهرههاى روشن خدمت و فضیلت در ابعاد و زمینههای
مختلف باید دلجویى شود و براى حضور و تشریک مساعى فراخوانده شوند. دراینصورت،
دستیابى به یک راهحل عاقلانه و منطقى براى گذر کردن از این پیچ نفسگیر تاریخى
دور از انتظار نیست.
پژوهشگر حوزه فرهنگ و سیاست.
|